بحثی درباره گفتمان های روشنفکری و سیاست مدرنیزاسیون در ایران
مدرنیته، در نگرشی باز و انتقادی، تلاشی است برای هستی دادن به یک موقعیت اجتماعی و فرهنگی؛ آن سان که یک فرد، و یا یک جامعه بتواند «این عصر» و «این زمانه» را خانه و آشیانه خود سازد. هم تجربه تاریخی اروپاییان و هم تجربه بسیار پرتنش و معاصر ما ایرانیان، مبین هدفی غیر از این نبود. پدیدآمدن این بنای جدید، در آن دیار هم چندین قرن به درازا کشید و گاه، به حوادثی پراضطراب، خونبار و تشویش زا آمیخته شد. کلیسا و نهاد پادشاهی، تنها وقتی که جوامع اروپایی را به آستانه فروپاشی رساندند، با الزامات دنیای جدید کنار آمدند و خود را در جایگاه فعلی نشاندند. با این همه، داستان تحقق مدرنیته در اروپای غربی، داستانی یگانه نبود و در هر کشوری، تقریری جدا داشت.