جامعهشناسی حس شرم در ایران
رویارویی انسان با آنچه که در فرهنگهای متفاوت خطا نامیده میشود، بسیار جالب توجه است. از دیرباز تاکنون، احساسات متنوعی نسبت به شدت و ضعف خطای صورتپذیرفته از جانب فرد پدیدار شده است که از آن جمله میتوان به پدیدارهایی نظیر شرم، گناه و جرم اشاره کرد.
با توجه به اینکه جرم به عنوان امری ضد اجتماعی از جانب یک فرد صورت میپذیرد، مکانیسم پر قدرتی تحت عنوان قانون، چارچوبی برای کژرفتاری بزهکارانۀ اجتماعی، تمهید شده است و فرد را با واکنشی زمینی مواجه میکند. گناه نیز به عنوان کژرفتاری در قبال دستورات آسمانی، با مجازاتهای اخروی مورد واکنش قرار خواهد گرفت. به همین ترتیب تنها حس درونی فردی از انواع رویارویی با امر خطا، حس شرم است که با مکانیسمی کاملا درونی مواجه میشود و فرد با توجه به آنچه که در درون دارد، مجازات و سختگیری درونی را اعمال میکند و این مبتنی بر تولید نوعی از نظامهای اخلاقی درونی است.
حسن قاضی مرادی در کتاب در ستایش شرم به واکاوی شناخت این حس و دریافت ایرانیان از آن از دیرباز تاکنون پرداخته است.
او نخست شرم را تعریف و آن را از حس گناه و حس تقصیر و اشتباه متمایز کرده و دو درک سنتی و نوین از شرم را توضیح داده است. در بخش بعد گریزی به متون کلاسیک ادب ایرانیان داشته و نمونههایی از آنها را در تعریف و توصیف شرم آورده است. سپس به جامعۀ مذهبی ایران از دورۀ اشکانیان تا ساسانیان نظر افکنده و شایستها و ناشایستهایی را که تولیدکنندۀ حس شرم هستند، در هر کدام از این دورهها مرور کرده است. در ادامه مؤلف گریزی به اخلاق عرفانی در ایران زده و شرم و حیا را از این دید مورد بررسی قرار داده و پندنامهها را از نظر شرم و آزرم کاویده است. در نهایت بخشی را به تجربۀ شرم در فرهنگ ایرانی در تجربۀ فردی و جمعی اختصاص داده است.
از دیدگاه نویسنده برانگیختگی درونی فرد نه فقط در مورد تجربۀ حس شرم، بلکه در مورد همۀ فعالیتهای فردی و اجتماعی، عنصر اساسی تمایزگذاری میان انسان سنتی و انسان عصر جدید است. پس لازم است که تجربۀ حس شرم را در هر دو وجه فردی و اجتماعی بیاموزیم، چرا که از نگریستن به خویشتن هیچ گریزی نداریم.