مادام ژان دیولافوا (Jane Dieulafoy) همسر مارسل اوگوست دیولافوا (۱۸۴۳–۱۹۲۰)، مهندس راه و ساختمان و باستانشناس فرانسوی، به همراه همسرش از سوی دولت فرانسه برای انجام کاوشهای باستانشناسی سه بار به ایران سفر کردند. اولین مسافرت آنها در سال ۱۸۸۱ به بنادر جنوبی ایران بود. مادام دیولافوا مطالعات و مشاهدات اجتماعی و یافتههای باستانشناسی همسرش را به صورت یادداشتهای روزانه جمعآوری کرد و در دو کتاب جداگانه انتشار داد. یکی از این کتابها سفرنامه خاطرات کاوشهای باستان شناسی شوش 1884-1886 است که مشتمل بر یادداشتهای سفر دوم و سوم آنهاست و سالهای ۱۸۸۴ تا ۱۸۸۶ را در بر میگیرد.
خاطرات کاوش های باستان شناسی شوش از چند دیدگاه قابل بررسی است. به عقیده بسیاری، این کتاب معرف اوضاع اجتماعی و سیاسی دوران قاجار است. نوشتار کتاب به صورت خاطرات روزانه مادام دیولافوا است و همان طور که معمول می باشد یکی از ویژگی های خاطره نویسی بررسی وقایع از دیدگاه شخصی است. دیولافوا در توصیف جزئیات مهارت بالایی دارد و چون احساسات خود را در نوشتن خاطرات مطرح کرده است، خواننده در اکثر مواقع بی آنکه خود بخواهد همراه او شده و گاهی فراموش میکند که این هیئت باستان شناسی برای بیان تاریخ باستانی میراث ملی آمدهند یا برای تاراج آن. تلقی شرقیان و به خصوص ایرانیان از این دست پژوهشها همواره منفی بوده است. در این مورد خاص هم گرفتن اجازه برای حفاری به ساده ترین صورت امکان میپذیرد و شرایطی گذاشته میشود که بود و نبودش در نهایت امر فرقی نمیکند چرا که هنوز یک ماه از درخواست صدور فرمان موافقت از طریق مراجع دیپلماسی نگذشته بود که خبر یاس آور عدم موافقت به وسیله تلگراف به این پژوهشگران میرسد.
در این کتاب، هر چند به صورت خاطره نویسی است، اطلاعات ارزشمندی برای دانشجویان و محققان رشته های تاریخ و باستانشناسی وجود دارد. برای اطلاع از دیگر آثار ترجمه شده ژان دیولافوا به فارسی اینجا را کلیک کنید.