فقه سیاسی شیعه را باید دانشی دانست که از مواجهه او با مشکلات سیاسی_ اجتماعی به وجود میآید، یعنی فقه سیاسی در جامعه حضور دارد و دانش انتزاعی نیست، بلکه یک دانش انضمامی میباشد، لذا اگر فقه سیاسی، خود را کنار بکشد، یک دانش راکد، جامد و منعفل میشود. چون این دانش در جامعه حضور دارد و همواره از او سوال میشود، بنابراین باید به سوالاتی که از بیرون پرسیده میشود، پاسخ دهد و این پاسخ با روشها و سازوکارهای گوناگون انجام میگیرد، آنچه که مهم وانمود میکند این است که این حرکت چگونه از نقطهای به نقطه دیگر درگذر است، به عنوان نمونه باید گفت: عدهای معتقد بودند، مصلحت، یک ساز و کاری است که به طور خودکار، فقه سیاسی شیعه را گام به گام به سمت عرفیشدن به پیش میبرد، لذا خیال میشد بدون اینکه کسی زحمتی کشیده باشد این دانش و به تبع آن نظام جمهوری اسلامی به صورت ناخودآگاه و آهسته آهسته به سمت سکولاریزاسیون پیش میرود!. این یک شبهه اساسی بود که در جامعه وجود داشت، اما تلاشی که انجام گرفت این بود بتوان به امثال این شبهات پاسخ داد، چه زمانی میتوان پاسخ شبهه را داد؟ اگر بنا باشد فقه سیاسی شیعه از بیرون تحول پیدا کند، به مرور زمان از هویت خود تهی خواهد شد و ماهیت و اصالت خود را از دست میدهد، اگر دانش فقه سیاسی، این ظرفیت را نداشته باشد که سوالات مطروحه را در درون خود حل و هضم کند به مرور زمان از اصالت و ماهیت خود تهی خواهد شد.
فقه سیاسی شیعه: ساز و کارهای تحول در دوران معاصر
نگارنده نخست خاطرنشان میسازد: تحول و دگرگونی، همواره در هستی جریان داشته و دارد. نو شدنها در عالم انسانی و حیات اجتماعی او بیشتر است، زیرا که آدمی از توان تعقل و اندیشهورزی برخوردار بوده است و هرلحظه میتواند اراده کند تا در مهندسی اجتماعی و عرصة تفکرات خود، از نقطهای به نقطهای دیگر، حرکت نماید. در این فراگرد همیشگی افراد و اندیشهوران خود را روزآمد و هماهنگ با دنیای نوپدید میکنند تا بتوانند همچنان در فرایند پویندگیهای بسیار، مورد استفاده قرار گیرند و محل مراجعه باشند. در غیر این صورت، به مرور زمان، اندیشههای تحولگرا و تحولپذیر، جایگزین اندیشههای ایستا خواهند شد. وی سپس اذعان میدارد، اما نکتة اساسی آن است که در تحولها و تمدنها، جوهرة اندیشهها و تفکرات همچنان ثابت باقی میماند که در صورت دگرگونی آنها منطقا نمیتوان از تحول سخن گفت، اما به مرور زمان موجب نسخ و از میان رفتن نسبتها خواهد شد. بنابراین همراه با تحول، حفظ اصالت اندیشهها امری کلیدی به حساب میآید. از آنجایی که دین اسلام، به عنوان آخرین دین الهی ادعای آن دارد که برای همة زمانها و مکانها پاسخی در خود دارد، بیش از هر دین دیگری مورد چالش بوده و آموزههای آن مورد نقد، بررسی و بازاندیشی قرار گرفته و میگیرد و به همین دلیل باید در آن دستگاه، سازوکار و رویکردی وجود داشته باشد که بتواند پویایی و اصالت خود را حفظ کند. نگارنده در کتاب حاضر در پی آن است تا به کشف دستگاه تحولی و سازوکارهای تحول در فقه سیاسی شیعه بپردازد و در مطالعهای موردی، فرایند تحول این دانش در دورة معاصر را ارزیابی کند. برخی مباحث کتاب عبارتاند از: روش و تمهیدات نظری، هرمنوتیک کلاسیک، ویژگیهای معرفتشناختی اجتهاد، معیارهای ثابت در فقه سیاسی شیعه از جمله نصگرایی، بهرهگیری از عقل و عدالتمحوری، نقش عقل، زمان و مکان، مصلحت و تحولات موضوعی در تحول فقه سیاسی معاصر، و نظریهپردازیها در فقه سیاسی معاصر.
توضیحات تکمیلی
نویسنده | سیدکاظم سیدباقری |
---|---|
محل نشر | تهران |
ناشر | سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی |
تاریخ نشر | 1388 |
تعداد صفحه | 392 |
تعداد جلد | یک جلد |
فیپا | سید باقری، سید کاظم، فقه سیاسی شیعه: ساز و کارهای تحول در دوران معاصر، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1388، 392 صفحه |
شابک | 9789642982752 |