چرا احزاب سیاسی شرّند؟ و چرا اعضای هر حزبی هیچگاه نمیتوانند مطلقا در پی حقیقت باشند؟ زیرا احزاب سه ویژگی اصلی دارند: حزب سیاسی دستگاهی است برای ایجاد هیجانات جمعی؛ حزب سیاسی سازمانی است با هدف بهکارگیری فشار جمعی و اِعمال آن بر ذهن تکتک اعضای خود؛ رشد و گسترش نامحدود حزبی هدف اول و غایی هر حزب است. به دلیل همین سه ویژگی، هر حزبی، بالقوه و به علت جاهطلبی، تمامیتخواه است. اگر حزبی در عمل تمامیتخواه نباشد، فقط به این دلیل است که احزاب دور و بر از آن پیشی گرفتهاند و دست بالاتری دارند. این سه ویژگی واقعی هستند و برای هر کس که به نحوی با فعالیتهای روزانۀ احزاب سیاسی سروکار داشته باشد بدیهیاند. از این رو، احزاب در پی آن حقیقتی هستند که مطابق با بینش پذیرفته شدۀ آنان باشد.
کتاب در باب حذف احزاب سیاسی درست در اواخر زندگی متأسفانه کوتاه سیمون وی در سال 1943 نوشته شد. سیمون وی در لندن به دولت تبعیدی «فرانسۀ آزاد» به رهبری ژنرال دوگل پیوسته بود؛ اما عمیقاً از اقدامات سیاستمداران فرانسوی در تبعید که سنتهای کهنه و مخرب احزاب سیاسی ـ مثل رقابت، نفاق و جناح بندی ـ را باز رواج میدادند بیمناک بود. سرانجام هم به دلیل پایبندی به اصول خود همۀ مسئولیتهایش را در «فرانسۀ آزاد» در 26 جولای، زمانی که در بیمارستان بود واگذار کرد و کمی بعد در 24 اوت در سن سی و چهار سالگی درگذشت.
این مقاله برای نخستین بار هفت سال بعد در ماهنامۀ میزگرد (شمارۀ 26، فوریۀ 1950) منتشر شد که بلافاصله مورد تحسین آندره برتون (شاعر، نویسنده و نظریهپرداز سورئالیست) و آلن (نام ادبی امیل شارتیه، فیلسوف و نویسندۀ برجسته که معلم فلسفۀ سیمون وی هم بوده است) قرار گرفت. متن سپس به صورت کتاب توسط انتشارات گالیمار بازنشر شد.