در جامعه شناسی نسلی در ایران تحول اجتماعی از منظر نسلی بحث و بررسی شده است. بررسی ماهیت پدیده نسلی و نتایج و مشکلات نسلها در دوره جدید با طرح پرسشهایی از این قبیل صورت گرفته است: آیا نسلها میتوانند توضیح دهنده سطوحی از تغییرات فرهنگی و اجتماعی باشند؟ چه رابطهای بین نسل و طبقه اجتماعی وجود دارد؟ نسلها بعنوان موضوعات مستقل اجتماعی و فرهنگی با یکدیگر چه رابطهای دارند؟ نسلهای جدید و قدیم با چه شرایطی شکل گرفتهاند و مسائلی از این دست.
در جامعه شناسی نسلی در ایران نتايج بررسيها نشان دهنده وجود تفاوت بين نسل هاي قديم و جديد است. تفاوتها به گونهاي نيست که بتوان از آن به انقطاع نسلي رسيد. زيرا انقطاع نسلي را به معناي گسست بدون رابطه بين نسلي ميدانيم. در صورت وجود گسست نسلي؛ ضرورتاَ فرو پاشي فرهنگي و اجتماعي صورت خواهد گرفت. با مراجعه به واقعيت هاي عيني در جامعه مي توان بدون اينکه پژوهشي انجام بدهيم بگوييم که جامعه درفرايند فرو پاشي قرار ندارد.
از طرف ديگر، جامعه ايران به لحاظ ساختاري به گونهاي است که نسلها از طريق خانواده و دين و ديگر نهادهاي اجتماعي به يکديگر وابسته شده و امکان انفکاک و انقطاع نسلي از بين رفتهاند. افزون بر رابطه از طريق سه نهاد اشاره شده؛ پذيرش فرهنگ مشترک و باور به سابقه و تجربيات واحد اجتماعي و تاريخي از عوامل پيوند زننده بين نسلي هستند.