کتاب حاضر تحقیقی است پیرامون تاثیر فلسفه در مباحث اصولی که بر مبنای کتاب کفایه الاصول، آخوند خراسانی تدوین شده است.
پیوند فلسفه با اصول از به کارگیری پر دامنه و فارغ بالانه واژگان فلسفی توسط برخی از اصولیان در لابه لای نوشته های اصول آغاز و تا استخدام عمیق ترین و غامض ترین استدلال ورزی ها و کش و قوس های روش اندیشیدن در اصول به پیش رفته است. گام اول مطالعه این پیوند شناسایی و فهرست کردن موارد بهره گیری و وام گیری هایی می باشد که انجام گرفته است. برداشتن این گام نسبت به بهره گیری و وام گیری های اصول از فلسفه دشواری های خاص خود را دارد؛ به ویژه اگر بخواهیم به پیگیری و ردیابی تأثیر هر قاعده فلسفی در اصول نیز دست زنیم. کتاب حاضر این مهم را به گونه ای تحسین برانگیز به انجام رسانده است.