بیشک محبوبیت واژۀ «حکمرانی» تا حد زیادی مدیون تناسب آن با تغییرات جهانی است. در جامعۀ مدنی حکومت به میزانی درخور توجه به سازمانها وابسته است و به واسطۀ پیوندهای بینالمللی محدودتر شده است. از یک سو، بخش عمومی در بسیاری از حکومتها از سلسلهمراتب بوروکراتیک به سمت بازارها و شبکهها حرکت کرده است. از سوی دیگر، فعالیت حکومتها به صورت روزافزون در تنظیمات فراملی و بینالمللی تنیده شده است، امری که ناشی از بینالمللی شدن تعاملات صنعتی و مالی، ظهور بلوکهای منطقهای و افزایش نگرانیها دربارۀ مسائل جهانی، مانند تروریسم و محیط زیست، است. حکمرانی به معنای استفاده از روشهای رسمی و غیررسمی توسط دولتها برای پاسخ به نظم در حال تغییر جهانی است. مقولات مرتبط با حکمرانی در فضایی پدیدار شدهاند که حکومت بهطور روزافزون به موضوعی پیچیده تبدیل شده است، پیچیدگیای که مرهون وابستگی به ذینفعان مختلف با پیوندهایی رسمی و غیررسمی به یکدیگر است.
نویسنده در کتاب حکمرانی: مقدمه ای بسیار کوتاه با بیانی ساده مفهوم گسترده حکمرانی را در شش فصل توضیح می دهد. بیان کتاب چنان است که آن را به یکی از بهترین کتاب ها در حوزه حکمرانی، برای کسانی که با این مفهوم آشنا نیستند، تبدیل کرده است.
فصل اول با عنوان «حکمرانی چیست؟» به تبیین مفهوم حکمرانی در قالب تعریف آن، بیان تاریخچه این مفهوم و بسترها و دلایل گسترش کاربرد آن می پردازد. فصل دوم با عنوان «حکمرانی سازمانی» با برقراری ارتباط میان مفهوم حکمرانی و نظریه های مدرن سازمانی آغاز و در طول فصل، مفاهیمی از جمله سلسله مراتب ها، بازارها و شبکه ها تبیین می شود. فصل سوم «حکمرانی شرکتی» است که در آن مفهوم حکمرانی در سطوح شرکتی مطرح می شود. در فصل چهارم، «حکمرانی عمومی»، از حکمرانی در فضای عمومی و در قیاس با مدیریت عمومی بحث می شود. در فصل پنجم تمرکز بر مقهوم «حکمرانی جهانی» است، اینکه چرا حکمرانی در سطوح جهانی اهمیت دارد و چگونه این حکمرانی می تواند به حل مسائل جهانی کمک کند. در فصل پایانی نیز نویسنده به اختصار درباره «حکمرانی شایسته» توضیح می دهد.