شازده احتجاب

27,000 تومان

ناموجود

هوشنگ گلشیری نویسندۀ رمان شازده احتجاب بی‌تردید در زمرۀ بارزترین چهره‌های داستان‌نویسی ایران در قرن بیستم قرار می‌گیرد که رمان برجستۀ شازده احتجاب (1348) او را به شهرتی بسزا رساند.
این رمان با ساختاری پیچیده و پر از ابهام، تنها روایتگر زندگی یک شخص (خسرو احتجاب) نیست؛ بلکه نویسنده محور اصلی داستان را اضمحلال و فروپاشی خاندان قاجار قرار داده است و اطلاعات بسیاری دربارۀ خاندان قجری به خواننده می‌دهد. نویسنده با تک‌گویی‌هایی بی‌نظیر که در داستان گنجانده، به شخصیت‌پردازی عمیقی دست زده است. شخصیت‌های شازده احتجاب انسان‌های بحران‌زده، مردد، بی‌هویت و در جست‌وجوی هویتی تازه، مسخ‌شده، خسته و درمانده، مرگ‌اندیش و مأیوس‌اند.
شازده احتجاب، آخرین بازماندۀ خاندانی اشرافی، آخرین شب زندگی خود را می‌گذراند. سر شب وقتی به خانه می‌آمده، مراد را دیده است؛ شاهدی که در تمام صحنه‌های مرگ حضور دارد و به تعبیری منادی مرگ به‌ شمار می‌آید و اینک که یقین دارد زمان مرگش فرا رسیده، می‌خواهد خودش را بشناسد؛ بنابراین به سفری در رؤیا و تاریخ می‌رود، سفری که محرکش عکس‌های بازمانده از گذشتگان است. فخرالنساء همسر درگذشتۀ شازده، مهم‌ترین خاطرات را در ذهن او دارد و در حقیقت وجود او بیشترین دلیل برای رفتن شازده به گذشته است؛ زیرا تنها وسوسۀ ذهنی شازده شناخت فخرالنساء است. گذشته به شکل کابوس‌هایی هولناک و گاهی در ابهامی تاریک بر شازده ظاهر می‌شود.

توضیحات تکمیلی

نویسنده

هوشنگ گلشیری

محل نشر

تهران

ناشر

نیلوفر

تاریخ نشر

1384

تعداد صفحه

120

فیپا

گلشیری، هوشنگ، شازده احتجاب، تهران، نیلوفر، ۱۳۸۴، ۱۲۰ صفحه.