روس و انگلیس در ایران 1864-1914: پژوهشی دربارۀ امپریالیسم با استناد به مدارک کمیاب در بریتانیا، فرانسه، آلمان، ایران، روسیه و ایالات متحده آمریکا نوشته شده است و مطالعه آن برای هر کارشناس وزارت خارجه و هر علاقمند به امور سیاسی به خصوص نحوۀ روابط قدرتها با ایران در دورۀ ناصرالدین و مظفرالدین شاه ضروری است. امتیاز اصلی این کتاب دسترسی نویسنده (فیروز کاظم زاده 1924-2017) به منابع و گزارشهای محرمانه روسی و آمریکائی است؛ چرا که او از مادری روسی در مسکو به دنیا آمد و از این رو با این زبان به خوبی آشنا بود. به علاوه او دکترایش را در 1950 در زمینه تاریخ روسیه از دانشگاه هاروارد دریافت کرد و در تحقیق خویش به منابع آمریکائی هم دسترسی داشته است. کاظم زاده بین سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۶ در دانشگاه هاروارد تدریس میکرد و سپس به دانشگاه ییل رفت و استاد تاریخ در دانشگاه ییل تا زمان بازنشستگیاش در سال ۱۹۹۲ بود. او با نگرشی کارشناسانه روابط خارجی ایران در دهههای آخر قرن نوزدهم و سالهای نخست قرن بیستم را بررسی و ارزیابی کرده است.
کاظم زاده اهداف نهایی و سیاستهای پشت پرده دولتهای استعمارگر روسیه و بریتانیا را در ابتدای قرن بیستم و به خصوص در تحولات انقلاب مشروطه تبیین میکند. او نشان میدهد که هواداران مخفی روسیه و بریتانیا در ایران از میان سیاستمداران، تاجران و روحانیون چه کسانی بودند و چگونه در انعقاد هر قراردادی یا امتیازی به هر یک از این دو قدرت خارجی آنان سهم خود را میگرفتند. روش تحقیق کتاب و میزان استنادهای آن و لحن نویسنده کاملا آکادمیک است. این کتاب به هر خواننده مشتاق علوم سیاسی و روابط بین الملل دید وسیع میدهد. در این کتاب موضوعات زیر با نگرشی جامع بررسی شده اند: ” انقلاب مشروطه ایران و قراردادهای انگلیس و روسیه”، “رفتار انگلیس و روسیه نسبت به سیستم پارلمانی ایران”، “قرارداد پوتسدام”، “موضع روسیه درباره محمدعلی شاه مخلوع و مورگان شوستر”، “اخراج شوستر و محمدعلی شاه و به توپ بستن گنبد امام رضا (ع) به وسیله سربازان روسی”، “نفوذ مسالمتآمیز روسیه در ایران”، “رفتار روسیه در قبال شرکت نفت انگلیس و ایران”، “دارالفنون” و “خیانتهای میرزا ملکم خان”.
یکی از موضوعاتی که در سراسر کتاب در زمانهای مختلف تکرار میشود موضوع ایجاد خط ریل یا راه آهن از طرف یکی از این دو قدرت در شمال یا جنوب ایران است. کاظم زاده نشان داده است که هر بار مذاکرات راه آهن در ایران از طرف یک ابرقدرت جدی شد آن دیگری به گونهای با فریب یا تهدیدِ دولت ایران قرارداد را لغو کرد و بالاخره در دوره شصت ساله ایران ایجاد راه آهن هرگز محقق نشد و در حد لفاظی باقی ماند.
ص297 فارسی: رابینو (Rabino سفیر انگلیس در ایران) میگفت که به استثنای آثار کرزن هیچ کتابی را سراغ ندارد که در آن مؤلف خواسته باشد از روی بیطرفی دربارۀ ایران و مردمش اظهار نظر کند … بر روی هم هفده سال تجربهای که در مصر و ایران اندوختهام حکم میکند که بگویم یک فرد مشرق زمینی، که فرنگی از خودراضی او را مُحیّل و موذی میخواند، هنوز خیلی مانده است که در نیرنگ زدن به همنوعان خود به پای سوداگر اروپائی مقید به اصول اخلاقی بیشایبۀ نامشکوک برسد. آقای کاظم زاده (پاورقی 57) چنین نوشته است: در وزارت خارجه انگلیس روی این بند خط کشیده و در حاشیه نوشتهاند «حذف شود» و این نکته نشان میدهد که یکی در وزارت خارجه معتقد بوده است که نظریات رابینو دربارۀ اخلاق حرفهای سرمایهداران اروپائی حتی در نظر مقامات عالیۀ دولتی نامناسب خواهد بود.
ترجمه کتاب در انتشارات فرانکلین در سال 1354 ش منتشر شده است و از نظر روانی و دقت خوب است اما در ثبت و گاهی برگرداندن تاریخهای میلادی به قمری و شمسی و گاهی در نحوۀ گزارشها بیدقتیهایی دیده میشود. بنابراین محققانی که از نسخه فارسی استفاده میکنند برای ارجاع دادن به این اثر بهتر است نسخه انگلیسی را هم ببینند.