یکی از رشته های دانش مردم در دنیای قدیم اطلاع بر احوال و عادات و زندگی جانداران بخصوص شکرگان با حیوانات شکاری بوده است. صید با شکره یاجانداران شکاری از زمانهای بسیار قدیم در ایران متداول بوده و در در بارها و دستگاه امراء و بزرگان گروهی بازدار و یوزدار شکرگان را تربیت و تأدیب می کرده اند. توجه و عنایات پادشاهان و بزرگان به شکار با شکرگان سبب شد تا گروهی به تحقیق در احوال آنها پرداختند و مجموعه هایی بنامهای باز نامه، شکار نامه، صید نامه، شکره نامه فراهم آوردند. از آن جمله است باز نامه ابوالحسن علی بن احمد نسوی دانشمند مشہور قرن پنجم هجری و شاگرد ابن سینا. نسوی صاحب تألیفات متعدد در ریاضی و منطق و نجوم است اما چنانکه خودش می گوید از هشت سالگی آرزوی شکره داری در او پیدا شده و شصت سال از عمر خود را در این راه صرف کرده و سپاهیگری و خدمت سلطان هم باین سبب اختیار نموده است.
نسوی به شکره داری عشقی مفرط داشت و به سبب تقرب به دربار آل بویه از کتب موجود در کتابخانه ها بهره فراوان گرفت و با بیشتر بازداران و باز باران دیلمیان و غزنویان اوایل حکومت سلجوقیان معاشرت داشت و از تجارب آنها استفاده کرد و خودشن نیز به تجربه و تحقیق در زندگی شکر کان پرداخت و صاحب رأی و تجربه شد.
کتاب او در حقیقت مجموعه یی ازین تجارب و بهره گیریهاست؛ می گوید: “مدت شصت سال تمام عمر و مال در این شغل صرف کردم و کتابها که اندرین علم ساخته اند.”
اصطلاح بازنامه از دیرباز به کتابها یا رسالههایی اطلاق شده که در وصف انواع پرندگان شکاری و چگونگی پرورش و نگهداری آنها و شیوههای شکار با آنها و تشخیص بیماریهایی که بدانها مبتلا میشوند و طرق درمان این بیماریها نوشته شده است. کتاب بازنامه در واقع یک کتابی درباره جانورشناسی است. گفتهاند پادشاهان یونان و روم نخستین کسانی بودند که با باز شکار کردند. “ادارة بازیاری” از جمله ادارات پادشاهی بوده است، آیینِ بسیار کهن رها کردن باز در جشنهای نوروز، که “مرغِ نوروزی” جایگزین آن شد، شاهدی دیگر است. تداول واژههای “باز” و “بازیاری” و دیگر مشتقات آن، بویژه اسامی ایرانی طیور صید و آلات و اسباب آن در میان آرامیان و عربها و ارمنیان و جز اینان، گواه است بر اینکه این فن یکسره از تمدنهای کوهستانی مشرق و سرزمین ایران سرچشمه گرفته است.
حدود سیصد و نود و سه سال قمری از هجرت پیامبر می گذشت. در شهر ری که در آن زمان ازشهرهای علمی به شمار می رفت و مراکز علمی زیادی در آن وجود داشت، پسری به دنیا آمد. این پسر را پدر، علی نام نهاد. علی سالهای زیادی از عمرش را در همان شهر گذراند ولی چون اجداد او، اهل نسا بودند به نسوی شهرت پیدا کرد. نسا از شهرهای قدیم خراسان در نزدیکی شهر عشق آباد کنونی در جمهوری ترکمنستان است. این منطقه به ایران تعلق داشت ولی پس ازدوران نادر ، درتعیین خط مرزی ایران و روسیه درسال ۱۸۸۵ میلادی جزو ترکمنستان روسیه گردید.
نسوی از هشت سالگی به نگهداری پرندگان و جانوران شکاری، علاقه پیدا کرد. او از نگهداری پرندگان شروع کرد و با صرف حدود شصت سال از عمر و داراییش دراین راه، کتاب ” بازنامه” رانوشت. خود او می گوید: کتابهایی که در این علم به زبانهای هندی ، رومی و پارسی نوشته شده بود به دست آورده و خوانده است و علم پزشکی را در زمینه ترکیب کردن داروها، معجون ها و پادزهرها، خود تجربه کرده است.
علی نسوی، معاصر ابوریحان و ابن سینا بود و خود را شاگرد ابن سینا می دانست.
او در فلسفه، علم نجوم، منطق، پزشکی، داروشناسی و پزشکی جانوران زبردست واستاد بود. در ریاضیات، خصوصا هندسه، تخصص و تبحری فوق العاده داشت. وی از نخستین کسانی است که تعلیمات شیخ الرئیس ابوعلی را درخراسان و عراق منتشر کرد. ابوالحسن علی نسوی نزدیک به صد سال عمر کرد و تا آخرعمر در سلامت کامل بود ولی ده سال آخر عمرش به دلیل ضعف، توانایِی راه رفتن در کوی و برزن را نداشت و خانه نشین بود. هر چند تاریخ دقیق وفات وی معلوم نسیت اما اگر او صد سال عمر کرده باشد باید در سال ۴۹۳ هجری قمری دار فانی را وداع گفته باشد.