جستارهایی درباره تئوری توطئه در ایران اولین بار سال 82 در ایران منتشرشده است. محمدابراهیم فتاحی مطالب این کتاب را گردآوری و ترجمه کرده و نشر نی آن را روانهی بازار کتاب ایران کرده است. این کتاب به یک موضوع بنیادین پرداخته است. تئوری توطئه موضوعی است که سالهای سال جامعه ایران و رجال سیاسی کشور را درگیر خود کرد و عامل بسیاری از عقبماندگیهای کشور شد.
محمدابراهیم فتاحی در پیشگفتاری که بر این کتاب نوشته است دربارهی معنی این مفهوم توضیح داده است. فتاحی سعی کرده است پیشینه این پدیده در جهان و ایران را در چند صفحه برای مخاطب توضیح دهد تا مخاطب آمادگی ذهنی کافی برای محتوای کتاب و آنچه نویسندگان بیان کردهاند داشته باشد. همچنینی در این پیشگفتار علل توسل به تئوری توطئه در جوامع بررسی شده است. بر اساس گفتههای این مترجم نویسندگان خود در ترجمهی مقالاتشان نظرات متعددی دادهاند و مترجم را یاری کردهاند.
مروری بر فصلهای کتاب جستارهایی درباره تئوری توطئه در ایران
جستارهایی درباره تئوری توطئه در ایران، سه بخش اصلی دارد که هرکدام را یکی از مؤلفان نوشتهاند. عناوین و محتوای این بخشها به شرح زیر است:
پارانوید در سیاست ایران (یرواند آبراهامیان)، در این مقاله نویسنده ریشههای پارانوید در ایران را بررسی کرده است و میکوشد آن را با جریانات سیاسی تاریخ معاصر ایران تطبیق دهد.
توهم توطئه (احمد اشرف)، در این بخش احمد اشرف مفهوم تاریخ توطئه را در ایران بررسی کرده است. نویسنده معتقد است ترکیبی از باورهای ریشهدار پیش از اسلام در ایران درباره وجود نیروهای شیطانی، شیوه حکومت استبدادی در ایران و دخالتهای بدون توجیه دولتهای خارجی باعث شده است تئوری توطئه به مکانیسم دفاعی ملت ایران تبدیل شود.
خلیل ملکی، رد تئوری توطئه و پیشبرد جامعه مدنی (محمدعلی کاتوزیان). گفتار سوم به دیدگاههای خلیل ملکی در دهه بیست و سی درباره جامعه مدنی و تئوری توطئه اختصاص دارد و پیامدهای این مسئله را بررسی کرده است.
همچنین در ضمیمه کتاب گزارشی از دستگیری خلیل ملکی آمده است. در این بخش متن کیفرخواستی که علیه او و چند نفر دیگر بهعنوان رهبران جامعه سوسیالیستی در ایران صادرشده، آمده است. این گزارش پر از جزئیات جذاب برای خوانندهی کنجکاو است.
در پایان کتاب نیز بخشی تحت عنوان کتابشناسی قرارگرفته است که به گفته مترجم مجموعهای از کتابها و مقالات فارسی و انگلیسی درباره این مفهوم است که در کتابخانههای معتبر جهان قرار دارد. این مجموعه کتابها میتواند برای خوانندهی علاقهمند منبع خوبی به شمار رود.
در بخشی از کتاب جستارهایی در باب تئوری توطئه در ایران میخوانیم:
الیته روشنفکران ایرانی همانند همتای سده هجدهم آن اساساً یک جنبش مخالف بود و در این موضع باقی ماند. ازاینرو در نحوه کاربرد آن در فرانسه عنوان «روشنفکر» معمولاً دانشگاهیان و دیگر روشنفکرانی ر که یا سکوت گرا و یا هوادار وضع موجود بودند در برنمیگرفت. هنگامیکه آرون، جامعهشناس سرشناس فرانسوی و هم شاگردی پیشین ژان پل سارتر در مدرسه نرمال، مارکسیسم را بهعنوان افیون روشنفکران نامید، او آشکارا خودش را بهعنوان یک روشنفکر در معنایی خاص که معمولاً در آن کشور به کار گرفته میشد، در نظر نگرفت. همچنین در ایران نیز این اصطلاح به همان معنا به کار رفت و معمولاً روشنفکران و دانشگاهیان غیر مخالف را استثنا میکرد. به قیمت خطر تأکید بیشازاندازه، باید بر اين نکته تأکید کرد که این معنای اختصاصی روشنفکر در این مقاله بهمنظور پیروی از کاربرد عادی اصطلاح در زمان و کشورهای موردنظر انجام میگیرد. بر اساس یک تعریف یا داوری ارزشی توسط نویسنده قرار ندارد.
بنابراین فرانسویها و روسها پسزمینه اصلی را برای روشنفکران مدرن ایرانی، منورالفکران و روشنفکران فراهم کردند؛ اما این پدیده برای تاریخ ایران ناآشنا نبود و همتایی را به شکلهای گوناگون در همه زمانها به همراه داشت و اندیشمندان عرفانی بیشمار، عارفان و شاعرانی همانند بایزید، ابوسعید، عطار، سهروردی، رومی، عین القضات و سایرین همواره وجود خود را نشان داد. چنین مردان و اندیشههایی ابزاری سنتی برای مخالفت اجتماعی و سیاسی (ازجمله مذهبی) و ابراز مخالفت بودند.
یکی از اصول اساسی آنان اجتناب از دولت و قدرتهای وابسته به دولت بود. همه میدانند که نظریه شیعه دولت را مشروع نمیداند مگر اینکه با تائید امامان باشد. بر غم این واقعیت که در عمل علما با دولت همزیستی داشتند و بسیاری از آنان امتیازاتی از آن به دست آوردند. اما تضاد جاری بین دولت و جامعه در ایران از زمانهای اولیه –
درواقع باستان -پدیدهای آشنا بوده است این امر از ماهیت خودکامه دولت و گرایشات آشوبگرانه جامعه (در تقابل با آن) برخاست.