در كتاب تاریخ تشیع در ایلام (از دوره سلجوقیان تا پایان حکومت قاجار)، با روند ورود تشيع به ايران آشنا و به شكل اختصاصی روند حركت تاريخی مذهب تشيع در ايلام بررسی شده است. استان ايلام كنونی، بازمانده تمدنی باستانی و بزرگ در غرب و جنوبغرب كشورمان ايران بوده است كه از ايلام، كرمانشاه، بختياری و بخشی از كهگيلويه و خوزستان فعلی را در بر میگرفته است. حكومت باستانی ايلام با شهرهای معروف اهواز و پايتخت شوش هنوز كه هنوز است مورد توجه باستانشناسان قرار دارد.
پس از انقراض حكومت ايلام به دست آشوریها، باز هم اين مناطق اهميت استراتژيك خود را داشت و در ابتدای ورود اسلام به ايران، بخشی از اين مناطق جبل ناميده شد و استان ايلام كنونی جزء آن بود.
ايلام كنونی در آستانه اسلام از دو بخش ماسبذان و مهرجان قذق تشكيل میشد. ماسبذان معرب ماسپتان يا ماهسبدان و مهرجان قذق معرب مهرگان كده بود. ماسبذان بخش مركزی و شمالی ايلام كنونی را در بر میگرفت و مهرجان قذق، بخش جنوبی آن را شامل میشد.
با ورود تشيع به ايران در نواحی مركزی مثل قم و كاشان و سپس ری، مذهب تشيع برای خود جايگاهی پيدا كرد. پس از آن و با رواج تشيع در مناطق مختلف ايران، تشيع به كرمانشاهان و ايلام نيز رسيد.
قبل از آن دو سلسله محلی حسنويه و بنی عناز (عيار) در اين منطقه حكومت میكردند كه هر دو مذهب تشيع داشتند. ورود سادات و علويان از اين سمت به داخل ايران باعث شد تعداد زيادی از امامزادگان در ايلام بمانند و اين خود باعث ترويج تشيع در اين منطقه شد. وجود علمای متعدد شيعه نيز در اين منطقه نشانگر رواج مذهب تشيع در آن است. از نظر نويسنده، وجود امامزادگان و زيارتگاههای متعدد در استان ايلام، نشانه ريشهدار بودن فرهنگ و باور جاودانه تشيع در ميان مردم منطقه ايلام است.
در فصل نخست اين كتاب جغرافيای تاريخی ايلام از آغاز تا عصر نخست خلافت عباسی مطرح شده است. در فصل دوم چگونگی ورود اسلام و تشيع به ايران عنوان شده كه در ضمن آن همچنين وضعيت شيعه در حكومتهای آل بويه، غزنويان و سلاجقه، مغولان ايلخانی، سربداران و تيموريان، صفويان و قاجار بررسی شده است و در فصل سوم نفوذ و گسترش اسلام و تشيع در ايلام مورد تحقيق قرار گرفته است.