مادر

مادر، داستان ساده‌ اما عمیقی دارد. مادری که می‌داند مرگش نزدیک است، می‌خواهد فرزندانش را بار دیگر به دور خود جمع کند تا هم در این لحظات با آنها باشد و هم هر آنچه در توان دارد را برای نزدیک‌کردن آنها به یکدیگر انجام دهد. بچه‌ها یک به یک در خانه‌ای قدیمی با حوض و گلدان‌ها و سرشار از یادگارهای گذشته گرد هم می‌آیند.
فرزندان با وجود همۀ اختلاف‌ها، چیزهای مشترکی دارند که بدون آنکه خود بدانند، آنها را با قدرت به یکدیگر پیوند زده است. مشترکاتی چون همین خانۀ قدیمی و خاطرات خوب و بدی که با یکدیگر داشته‌اند و روزگاری که با هم سپری کرده‌اند و از همه مهم‌تر مادری که خون او در رگ همۀ آنها و در رگ این خانه جریان دارد.
در واقع این خانۀ قدیمی و متروک مکانی است که همه به آن باز می‌گردند تا در کسی که آیینۀ همۀ آنان است و در گذشته‌ای که در بند بند این خانه پنهان است خود را بیابند. آنها با یادآوری گذشته، خلاء امروز و دیروز خود را پر می‌کنند. در فاصلۀ امروز با دیروز، حوادث بسیاری اتفاق افتاده است، هر کس تعلق خاطری دارد که او را از همدلی با دیگران منع می‌کند، همه آنقدر دور شده‌اند که مراودۀ مجدد و ایجاد ارتباط با خواهر و برادر برای آنها دشوار است.
مادر که همه چیز را می‌بیند و می‌داند، گذشتۀ خانواده را باز آفرینی می‌کند تا همۀ اهل آن خانه با یادآوری همدلی‌ها و همبستگی‌های گذشته دوباره با یکدیگر همدل بشوند. هر شش فرزند تنها به این خانه فرا خوانده می‌شوند تا بتوانند بر آنچه از گذشته دارند بدون اندیشیدن به دلمشغولی‌ها و دلبستگی‌های امروزشان بیندیشند و آنها را بیابند.

فضای فیلم غم آلود است، زیرا به حسرت برای گذشتۀ از دست رفته آغشته است. مادر و فرزندانش هر یک به نوبۀ خود، وقتی پایشان را به خانۀ قدیمیشان می‌گذارند، این حس حسرت را دارند. اما شاید خانه نمادی باشد از کل این جهان که هر کس با هر وضعی در آخر، وقتی به گذشته می‌نگرد، احساس حسرت می‌کند. راهی برای پایان‌دادن به این حسرت هست؟

توضیحات تکمیلی

نویسنده

علی حاتمی

کارگردان

علی حاتمی

بازیگران

رقیه چهره‌آزاد، محمدعلی کشاورز، فریماه فرجامی، امین تارخ، حمید جبلی، اکبر عبدی، جمشید هاشم‌پور

سال تولید

1368