نتایج جستجو:


درباره معنای زندگی

مقیاس ها، شاخص ها و مطالعات انجام شده

در کتاب درباره معنای زندگی به منظور پاسخگویی به ابهامات انسان در مورد «معنای زندگی»، دیدگاه برخی صاحبنظران پیرامون ارزشمند بودن زندگی ذیل چهار فصل بیان گردیده‌ است.
در نخستین فصل مقولۀ «معنویت» در میان بیماران روحی بررسی شده و ضمن آن اصطلاحاتی همچون دین باوری، دین ورزی، ‌خودشکوفایی، خوشبختی معنوی و غیره تشریح شده‌ است. در ادامه هم به سؤالات مختلفی در خصوص ماهیت انسان، ارزش‌های زندگی، اعتقاد به حیات پس از مرگ و نقش آن در معنا بخشیدن به زندگی و جهان‌بینی انسان پاسخ داده‌شده؛ سپس طبق نتایج اخیر تحقیقات روان‌شناسی بر هدفدار بودن زندگی تأکید شده‌است.
در فصل پایانی کتاب نیز دیدگاه نویسنده تحت عنوان «زیست بوم و زمین» بررسی شده است، با این توضیح که به عقیدۀ او معنای زندگی در «متوجه کردن انسان به زمین» و معرفی او به عنوان اشرف مخلوقات است.

 

روز جهانی مبارزه با خشونت بر ضد زنان‎

از سال ۱۹۸۱، ۲۵ نوامبر هر سال (برابر با  چهارم یا پنجم آذر) به عنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان برگزیده شده است. این روز برای یادآوری عزم همگانی ملتها برای مبارزه با خشونت علیه زنان انتخاب شده است.  شورای عمومی سازمان ملل متحد در ۱۷ اکتبر ۱۹۹۹ نامگذاری این روز را به عنوان روزی جهانی تصویب کرد. این تاریخ به خاطر قتل وحشیانه سه خواهر میرابال، از فعالان سیاسی اهل جمهوری دومینیکن، انتخاب شده است.
خشونت علیه زنان در همه طبقات اجتماعی، اقتصادی، نژادی و سنی وجود دارد. این مشکل از بدو تمدن بشری وجود داشته ولی امروزه که فعالیتهای اجتماعی زنان بیشتر شده و بسیاری از حقوق خود را در جوامع مختلف استیفاد کرده اند و همانند مردان در جامعه حضور دارند افزایش  یافته است. برای آگاهی بیشتر مردم و حتی بسیاری از زنان که از خشونتهای وارده بر خود اگاه نیستند، و نیز در اثر فعالیت های انجمن های مختلف حقوق زنان، مجمع عمومی سازمان ملل در دسامبر ۱۹۹۳ طی اعلامیه ای با عنوان ” اعلامیه حذف خشونت علیه زنان ” (Declaration on the Elimination of Violence against Women ) خشونت را این گونه تعریف می کند:
در این اعلامیه، عبارت “خشونت علیه زنان” به معنی هر عمل خشونت آمیز بر اساس جنس است که به آسیب یا رنجاندن جسمی، جنسی، یا روانی زنان منجر شود، یا احتمال رود که منجر شود، از جمله تهدیدات یا اعمال مشابه، اجبار یا محروم کردن مستبدانه زنان از آزادی، که در منظر عموم یا در زندگی خصوصی انجام شود.
در ماده دو مصادیقی برای این خشونت شمارش شده است:
الف: خشونت جسمی، جنسی و روانی که در خانواده اتفاق می افتد، از جمله کتک زدن، آزار جنسی دختربچه ها در خانه، خشونت مربوط به جهیزیه، تجاوز توسط شوهر، ختنه زنان و دیگر رسوم عملی که به زنان آسیب می رساند، خشونت در رابطه بدون ازدواج و خشونت مربوط به استثمار زنان؛
ب: خشونت جسمی، جنسی و روانی که در جامعه اتفاق می افتد، از جمله تجاوز، سوء استفاده جنسی، آزار جنسی و ارعاب در محیط کار، در مراکز آموزشی و جاهای دیگر، قاچاق زنان و تن فروشی اجباری؛
پ: خشونت جسمی، جنسی و روانی، در هر جایی، که توسط دولت انجام شود یا نادیده گرفته شود.
به امید این که حقوق و اصول مربوط به برابری، امنیت، آزادی، تمامیت، و وقار همه انسانها به طور جهانشمول در باره زنان و مردان اعمال شود.

سقوط یا صعود دانشگاه در ایران

مرتضی منادی: چرا دانشگاه بی مایه شده است
اگر نجنبیم، “آینده‌ای سیاه‌” در انتظار “دانشگاه” خواهد بود!

“پژوهش‌های علمی می‌گویند اکثر اساتید و دانشجویان با انگیزه به دانشگاه می‌آیند اما بدون‌ انگیزه از آن خارج می‌شوند. بی‌مایگی این روزهای دانشگاه حاصل سیاست غلط، برنامه‌ریزی اشتباه و تکیه‌زدن افراد بی‌مایه بر جایگاه‌های علمی است”.

وضعیت این روزهای دانشگاه خوب نیست. مدرک‌گرایی، بی‌انگیزگی، ناامیدی و بی‌اعتمادی فضای دانشگاه‌ها را گرفته.

گاهی تقصیر به گردن دانشجو می‌افتد و گاهی هم به گردن اساتید. گاهی دانشگاه متهم درجه اول این داستان است و گاه هم سیستم مدیریتی علمی.

اساتید دانشگاه در مقام اعضای سیستم دانشگاهی و گاه هم در مقام قربانیان این سیستم، چنین نظری ندارند؛ آن‌ها معتقدند یک کُل بیمار است.

دکتر مرتضی منادی -استاد دانشگاه الزهرا، عضو هیات علمی و پژوهش‌گر- می‌گوید اگر فکری به حال دانشگاه نشود دیری نمی‌پاید که آینده‌ای سیاه در انتظارمان خواهد بود.

این استاد در گفتگو با فرارو در ابتدا با اشاره به نکته‌ مهمی گفت: در دنیای امروز با رقابت چشمگیری که در بین کشورها بوجود آمده، شاخص‌های متنوعی را جهت توسعه و برتری درنظر می‌گیرند و از آن‌ها جهت پیشرفت جامعه استفاده می‌کنند. از جمله این شاخص‌ها، به زعم اینجانب، میزان تولید علم در زادگاهش، یعنی، دانشگاه است.

به گفته این استاد دانشگاه، هر چقدر دانشگاه‌ها پیشرفته‌تر (از نقطه‌نظر کیفیت و نه فقط کمّیت) باشند، پیشرفت علم و سپس پیشرفت جامعه بیشتر تضمین خواهد شد، زیرا دست‌آورد‌های علمی در سطوح مختلف جامعه حضور داشته و در برطرف‌کردن نیازهای مختلف افراد جامعه نقش چشم‌گیری را ایفا می‌کنند.

دکتر منادی ادامه داد: پیشرفت علم در گروِ پژوهش‌های با کیفیت دقیق، خوب، مناسب و کاربردی و قابل استفاده است. بنابراین هم مسئولین جامعه و هم دست‌اندرکاران مراکز علمی و هم خود پژوهشگران می‌باید به امر پژوهش (با کیفیت و کاربردی) دقت بیشتری داشته باشند.

وی با اشاره به رابطه تنگاتنگ میان «علم» «دانشگاه» «جامعه» و «پژوهش» به عملکرد ساختاری منسجم‌ آن‌ها اشاره کرده و گفت: نقص در هر بخش، کلیت این ساختار را در معرض خطر و از راندمان کار و نهایتاً محصول می‌کاهد.

مرتضی منادی تاکید کرد: این در حالی است که اینجانب به عنوان عضو هیئت علمی در دانشگاهی دولتی هرساله و چه بسا هر روزه شاهد ضعیف‌تر شدن سطح کیفیت آموزش عالی و رخوت و سستی و بی‌میلی در دانشگاه‌ها هستم

به اعتقاد این استاد دانشگاه اگر دست اندرکاران و مسئولین توجهی جدی به این وضعیت ضعیف نکنند، به زودی جامعۀ علمی ما دچار بحران خواهد شد که حل و فصل آن کاری سخت تر و پرهزینه تر خواهد بود.

چرا دانشگاه ضعیف شده است؟
دکتر منادی با اشاره به سهم دانشگاه و برنامه‌ریزان در ضعیف‌کردن دانشگاه‌ها تاکید کرد: دانشگاه دارای سه رکن اساسیِ مدیریت، اساتید و دانشجویان است. در این بین، اینجانب سهم تضعیف دانشگاه را نخست، به مدیریت و برنامه‌ریزان، سپس به اساتید داده و خیلی اندک دانشجویان را در این وضعیت ضعیف نزدیک به بحرانی را سهیم می‌دانم.

دکتر منادی در پاسخ به اینکه چرا چنین می‌اندیشد گفت: نخست اساتید تحصیل کردۀ خارجی که جدی‌تر هستند و ارتباط بیشتری با مراکز علمی غرب دارند و امکان حضور بیشتر در مجامع جدی‌تر را دارند رو به کاهش هستند.

وی همچنین ادامه داد: از آن‌سو اساتید تحصیل کردۀ داخلی که کمتر با معیارها و فضاهای آموزشی و فرهنگی دانشگاه‌های خارج ارتباط داشته و آشنا بوده و در همین نظام رشد کرده‌اند، لذا اکثر آنها کمتر با وضعیت موجود در تضاد می‌باشند، رو به افزایش‌اند. این روند به تضعیف دانشگاه می انجامد.

این استاد دانشگاه در توضیح دومین دلیل این امر اظهار کرد: آمارزدگی حوزۀ علمی ما، جمع‌آوری هر چه بیشتر مقالات سطحی و غیرکاربردی و غالبا با پژوهش‌ها یا پایان‌نامه‌های دانشجویان، منجر شده تا هم سطح اساتید کاهش یافته و هم سطح مقالات و بی‌مایگی در دانشگاه ترویج داده شود.

عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا با ذکر مثالی ادامه داد: برای مثال زمانی‌که اساتیدی پایان‌نامه‌های دانشجویان را ترجمه کرده و به عنوان مقاله در همایش‌های سطحی در خارج از کشور (که در حال افزایش هستند) مطرح می‌کنند؛ فاجعه‌ای بزرگ که تضعیف دانشگاه را به‌دنبال دارد.

دلیل سوم به اعتقاد مرتضی منادی افزایش تعداد مجلات به اصطلاح علمی پژوهشی و به‌تبع افزایش تعداد مقالات سطحی است که خود معضلی است بر گردۀ آموزش عالی.

وی در توضیح دلیل چهارم گفت: افزایش بی‌رویه پذیرش دانشجو در مقطع لیسانس و دکتری با معیارهای غیرعلمی و سپس اجرای بی‌رویه پایان‌نامه‌های سطحیِ تعدادی از دانشجویان، که اینجانب به آن سری‌دوزی و مدرک‌سازی می‌گویم (که دانشگاه‌ها را به کارخانه‌های مدرک‎سازی تبدیل کرده) و به‌خصوص فروش بی‌رویه پایان‌نامه و چاپ مقالات ISI به کمک پول، بر بی‌مایگی دانشگاه افزوده است.

این استاد دانشگاه اختصاص بخشی از دانشجویان دانشگاه‌ها جهت صاحب مدرک شدن و سپس مدرک‌سازی کارمندان ارگان‌های دولتی و حضور اندک این‌گونه دانشجویان در سر کلاس‌ها به دلیل اشتغال و بعضا فشار جهت گرفتن نمرۀ قبولی، فقط برای احراز پست‌های بالاتر و بهتر دلیل دیگر تضعیف دانشگاه دانست که ضربه‌ای هولناک بر پیکر بیجان آموزش عالی می‌زنند.

به گفته دکتر منادی دلیل دیگر ربا متاسفانه باید در مدیریت غیزعلمی دید؛ مدیریتی که بیشتر سیاسی و جناحی بوده و ضمن اینکه دانشگاه چندین و چند متولی داشته که بعضا اهل علم نیستند و همگی باعث تضعیف هر چه بیشتر دانشگاه شده‌اند.

عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا درباره دلیل هشتم ضعف دانشگاه‌های در ایران توضیح داد: عدم استفاده از دانشگاهیان کارشناس واقعی و نه سیاسی و جناحی هم در حل مشکلات و مُعضلات جامعه و هم برنامه‌ریزی‌های سطح کلان جامعه، از ‌سویی جامعه را در مسیر پیشرفت واقعی نیانداخته و از سوی دیگر، دانشجویان که شاهد چنین بی‌توجهی نسبت به اساتیدشان هستند، رغبتی به علم آموزی ندارند.

وی ادامه داد: در نهایت ارتقا سطحی و بعضا سیاسی-جناحی تعدادی از اساتید کم‌مایه، ضربه‌ای است مُهلک بر تارُک آموزش عالی.

دکتر مرتضی منادی در مجموع این عوامل سازنده محیط و بستری می‌داند که منجر به بی‌اعتمادی سه‌رکن اساسی دانشگاه یعنی مدیریت، اساتید و دانشجویان نسبت‌به یکدیگر و همچنین متهم‌کردن یکدیگر شده‌است؛ ضعف علمی و رخوت و سستی نیز به اعتقاد منادی نتیجه این اتفاق است.

چرا اساتید و دانشجویان ناامیدند؟
مرتضی منادی در پاسخ به این سئوال که چرا اساتید و دانشجویان ناامید شده‌اند ۴ دلیل را نام برده و اظهار کرد: جامعه ایران در اکثر موارد دچار مشکلات جدی نظیر افزایش اعتیاد، کاهش ازدواج، افزایش طلاق، افزایش اختلاس، بی‌عدالتی‌های اقتصادی در حوزه‌های کلان، بی‌احترامی سیاستمداران به یکدیگر، صنعت غیر استاندارد، بعضا پزشکان کم‌مسئولیت و مادی، سرمایه‌گذاری در صحنه‌هایی که هیچ سودی نه برای اسلام و نه برای ایران در بر دارد، شده‌است.

وی ادامه داد: عدم استفاده ازدانشگاهیان برای فهم و حل این مُعضلات، روزمره‌‌شدن دانشگاه‌ها همانند سیاست‌ کلان کشور، ارتقاء بی‌مایگان علمی به سطوح بالاتر، همه‌و‌همه دست به دست یکدیگر داده و محیط دانشگاه را بی‌رمق، همراه با رخوت و بی‌تحرکی کرده است.

مرتضی منادی محصول این حالات را ناامیدی نامید که در فضای دانشگاه‌های ما موج می زند.

به گفته این استاد دانشگاه اساتید صاحب‌نظر، صاحب‌سبک و مجرب، گوشه‌نشین شده یا به خارج پناه می‌برند و شارلاتان‌های علمی جایگاه ممتازی را گرفته و دانشجویان بی‌انگیزه‌تر می‌شوند.

مرتضی منادی همچنین تاکید کرد: پژوهش‌های متعدد گواه این نکته است که از سویی اکثر اساتید، با انگیزه وارد دانشگاه می‌شوند و از سوی دیگر اکثر دانشجویان نیز با‌علاقه و انگیزۀ زیاد وارد دانشگاه می‌شوند، ولی طولی نمی‌کشد که بی‌میلیِ علم آموزی در همۀ آنها افزایش می‌یابد.

دکتر منادی در انتها گفت: باری! دانشگاه‌ها و مراکز علمی روزبه‌روز ضعیف‌تر از روز قبل خود می‌شوند و اثرات آن‌را هم اینک در سطح جامعه با افزایش معضلاتش می‌بینیم و اگر نجنبیم، آینده‌ای سیاه‌تر در انتظار ما خواهد بود.

منبع: فرارو

فلسفه نبردی است بر ضد افسون‌ زدگی ذهن

۲۱ نوامبر (اول آذر) روز جهانی فلسفه

ویتگنشتاین: فلسفه نبردی است بر ضد افسون‌زدگی ذهن.

روز جهانی فلسفه از سوی سازمان یونسکو، سومین پنج‌شنبه از ماه نوامبر هر سال اعلام شده است. اولین مراسم بزرگداشت روز جهانی فلسفه در ۲۱ نوامبر سال ۲۰۰۲ برگزار شد. در ایران در سال های ریاست جمهوری آقای سید محمد خاتمی برنامه های سخنرانی و کنفرانس با حضور فیلسوفان بزرگ جهان چون هابرماس، جان هیک، دریدا، پلانتینگا و وینست برومر برگزار شد. به مناسبت این روز کتاب خواندنی و با ارزش، سرگذست فلسفه، اثر براین مگی را به خوانندگان همراه معرفی می کنیم.
براین مَگی در این کتاب ۲۵۰۰ سال فلسفه‌ غرب را، از یونان باستان تا فیلسوفان معاصر را پی می‌گیرد. در سایه‌ی دریافت عمیق او از فلسفه و پیچیدگی‌های آن، کتاب حاضر هم برای خواننده عادی قابل فهم است و هم برا خواننده آشنا با فلسفه لذت بخش.
فلسفه چیست؟
مطابق یک تعریف فلاسفه اصول بنیادین شناخت و وجود را مورد پرس‌ و جو قرار داده‌اند؛ سؤالاتی مانند «هستی چیست؟»، «آیا وجود خدا را می‌توان ثابت کرد؟» ازجمله سؤال هایی است که در این کتاب درباره آنها بحث شده است. مَگی به سراغ همه فیلسوفان نامدار، از افلاطون تا پوپر، می‌رود و ازجمله به قدیس اوگوستین، لاک، نیچه و دیگران می‌پردازد. او به این ترتیب با بیانی روشن ما را وارد جهان اندیشه‌ها می‌کند.
سرگذشت فلسفه، اثری است مصور و سرشار از نکات هوشمندانه دربارۀ بحث‌های جذاب فلسفی؛ کتاب راهنمایی است که خواندنش برای همه‌ دوستداران فلسفه ضرورت دارد. این کتاب مباحث اصلی فلسفه را شرح می‌دهد، پرسش‌های مهم فلسفی را به‌دقت بررسی می‌کند، و به تحلیل آثار عمدۀ فیلسوفان بزرگ می‌پردازد.
این کتاب با ترجمه حسن کامشاد توسط نشر نی چاپ شده است.
برای آثار خواندنی بیشتر در قلمرو فلسفه به کتابها و مقالات برتر در بخش فلسفه در ایران در همین وب سایت مراجعه فرمائید.

مغلطه: راهنمای درست اندیشیدن

مغلطه: راهنمای درست اندیشیدن
انتشارات ققنوس کتاب مغلطه: راهنمای درست اندیشیدن اثر جیمی وات (Jamie Whyte) با ترجمه مریم تقدیسی را منتشر کرد.
در مدرسه و دانشگاه ذهن افراد با اطلاعاتی ارزشمند پر می‌شود، ولی تشخیص خطاهای منطقی آموخته نشده‌است. هدف این کتاب پر کردن خلائی است که نظام آموزشی ایجاد کرده‌ است؛ ولی این کتاب کتاب درسی نیست. خواندن این اثر برای تمام کسانی است که هر روز با منطق و استدلال سروکار دارند، و این شامل همه می‌شود و خطاهای متداول در استدلال، به‌خصوص در هنگام بحث دربارۀ موضوعات اختلاف‌برانگیز، را در بر می‌گیرد. این کتاب شامل ۱۲ فصل است که هر فصل به بررسی یکی از مغلطه‌ها اختصاص یافته است. درک این مغلطه‌ها بعد از روشن شدنشان ساده می‌شود. جمی وایت، نویسنده این کتاب، مدرس سابق فلسفه در دانشگاه کمبریج و برندۀ جایزۀ معتبر مجلۀ Analysis برای بهترین مقاله‌ای است که یک فیلسوف زیر سی سال نوشته‌است. او مقالات بسیاری در مجلاتی مانند Analysis  و مجلۀ Philosophy of Science به چاپ رسانده است. مریم تقدیسی، مترجم این کتاب، دانش‌آموخته مترجمی زبان است. از میان کتاب‌های ترجمه شدۀ وی در انتشارات ققنوس می‌توان به تاریخچۀ کوتاهی از فلسفه، پرسش‌های اساسی فلسفه، بیندیشید و ثروتمند شوید، تفکر، چطور زندگی کنیم، خودیاری اشاره کرد.
بریده ای از این کتاب:
“با ایمان بودن چقدر لذت بخش است ولی به این که آیا موضوع مورد نظرتان حقیقت دارد یا نه هیچ ربطی ندارد ! ایمان هر قدر هم برای کسی احساسات زیبا ایجاد کند و هر قدر هم کسانی که این احساسات را را بروز می دهند فرهیخته باشند، باز هم از حیث نگرش مبتنی بر شواهد، دقیقا از جنس تعصب است. همین که باوری از سر ایمان شکل گرفته شاهدی است بر این که نه گواهی وجود دارد و نه دلیلی !”

منبع: وب سایت انتشارات ققنوس

سیف الدین نجم آبادی: استاد زبان شناسی

سیف الدین نجم آبادی: یادداشتی از دکتر قنبر علی رودگر

سیف الدین نجم آبادی استاد زبان شناسی و متخصص زبانهای فارسی پهلوی و باستان، استاد اسبق زبانهای باستانی ایرانی در دانشگاه تهران و استاد ایرانشناسی و زبانشناسی در دانشگاه هایدلبرگ آلمان هفته پیش درگذشت. او که در ۲۲ مهر ۱۳۹۵ در ۹۴ سالگی راهی دیار باقی شد نوه آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی روحانی روشنفکر، آزادی خواه و قرآن مدار روزگار قاجار بود.
از او تالیفات، تصحیحات و ترجمه های سترگی (به فارسی و آلمانی) در حوزه زبانهای باستانی ایرانی، تاریخ ایران دوره اسلامی، ادیان ایرانی، دیوانهای شاعران کلاسیک پارسی و نیز نسخ خطی بر جای مانده است.
یکی از آخرین کارهایش که با وجود بیماریهای مستمر دوره کهنسالگی به انجام رساند ویرایش سوم تحریرالعقلاء تنها تالیف پدربزرگ پدری اش شیخ هادی نجم آبادی است. ویرایش این کتاب مستطاب و در واقع دگرگردانی نثرش که کارش را در سال ۱۳۸۴ به انجام رساند، آغاز آشنایی و معاشرت این بنده با این استاد فقید بوده است. وی کار بسامان رساندن تعلیقات و مقابله نثر بازگردانده با متن کتاب را به این بنده سپرد و حاصل کار را در هایدلبرگ آلمان چاپ کرد و در جای جای کتاب با سماحت و فروتنی، سهم ناچیز این جانب را بیش از آنچه بود، نمود.
پشتکار و پیگیری و خستگی ناپذیری دکتر نجم آبادی همواره برایم شگفت آور بوده است. در ۹۴ سالگی، دو ماه پیش از درگذشتش سختکوشانه در پی آماده سازی انتشار مجله دوزبانه نامه هایدلبرگ بود و نشانی از خستگی و نومیدی بروز نمی داد. خصال نیکوی او و شمه ای از تاملات علمی اش در نامه ها و ایمیلهایش به این جانب- که برخی از آنها به خط شکستهء بسیار خوش تحریر شده، انعکاس یافته که امیدوارم توفیق نشر آنها را بیابم.
بهترین خاطره ام از این استاد در خرداد ۱۳۸۸ رقم خورد که وی برای آخرین بار به تهران آمد و در همان سفر کتابخانه اش را وقف دانشگاه تهران کرد. در این سفر فرصتی دست داد تا استاد بزرگوارم دکتر هادی عالم زاده، که در دانشگاه تهران زبان پهلوی را نزد پروفسور نجم آبادی خوانده بود، استادش را از پس سالها دیدار کند و من به تماشای دیدار این دو استاد نشستم و از گفتار و رفتار آموزنده شان در این آخرین دیدار، گرمی و نیروی دوچندان گرفتم.
روان استاد نجم آبادی شاد باد! و دیر زیاد استادم دکتر عالم زاده!

طلیعه‌ تجدد در شعر فارسی

book-preview

 

احمد کریمی حکاک استاد ادبیات تطبیقی دانشگاه ایالتی مریلند، در این کتاب کوشیده است بر پایه‌ دیدگاه‌های میخائیل باختین و یوری لوتمان، برداشت‌های گوناگون صاحب‌نظران را از جریان‌های ادبی معاصر در ایران ارزیابی کرده و سوگیری آنها را در برابر هم به نمایش گذارد.
در این کتاب از زندگینامه اثری نیست و تحلیل نشانه‌شناختی، جای آن را می‌گیرد. اگر چه این کتاب با کسرایی و اخوان ثالث فرجام یافته و دنبال نمی‌شود، بخش‌هایی از آن، برای خواننده‌ پارسی زبان تازگی دارد، به ویژه فصل چهارم که به وام‌گیری‌های ادبی سرایندگان پارسی‌زبان از سروده‌ها و نوشته‌های زبان‌های اروپایی می‌پردازد.

نمونه‌ های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاريخ افسانه‌ای ايران

book-preview

 

این كتاب، به ارزیابی شاهان اسطوره‌ای دوره‌ پیشدادی پرداخته است. مؤلف گزارش‌هایی را از زبان‌های اوستایی، پهلوی، تازی و پارسی گرد آورده و آنگاه می‌كوشد با كنار هم گذاردن آنها، هر اسطوره را ارزیابی كند. مترجمان كتاب، برگردان مقاله‌ «بازمانده‌هایی از افسانه‌های «مَنو» در جهان افسانه‌ای ایران» او را نیز در پایان كتاب آورده‌اند.
موضوع نخستین انسان یا نخستین زوج بشر و نیز نخستین کسی که بر جهان فرمانروایی کرده است پیوسته در میان اقوام گوناگون از جمله موضوعات مورد علاقه بوده است. همواره در اسطوره ها، داستانهای عامیانه و دینی و ادیان گوناگون از آن سخن به میان رفته است. این پژوهش جامع ترین پژوهشی است که در تاریخ افسانه ای ایران به کاوش در این موضوع پرداخته است.

كیانیان

book-preview

 

آرتور كریستن‌ سن در كتاب كیانیان كه در سال ۱۹۳۱ و به زبان فرانسه چاپ شده است، به ارزیابی دیدگاه‌های نویسندگانی پرداخته كه كوشیده‌اند دوره‌ كیانی را در اسطوره‌های ایرانی، با دوره‌ هخامنشی در تاریخ ایران هماهنگ بدانند. او این هماهنگی را رد كرده و آنگاه، به پژوهش در ریشه‌ واژه‌ی «كی» پرداخته كه نام «كیانیان» از این واژه برآمده است.
ارزش این اثر در شناساندن قسمتی بزرگ از روایات حماسی و داستان های ملی ماست. کیانیان یک دسته از امرای محلی مشرق ایران در عهد مقدم بر اوستا بودند که آخرین حاکم آنان ویشتاسپ با زردشت پیامبر ایرانی معاصر بوده است. باز شناساندن کیانیان و اثبات عدم ارتباط آنان با سلسله هخامنشیان از اهداف این پژوهش است.

سایه‌ های شكارشده

کتاب سایه‌ های شكارشده گزیده‌ای از مقاله‌های بهمن سركاراتی است كه در دو زمینۀ زبان‌شناسی و اسطوره‌شناسی نگاشته شده‌اند.
مقاله‌های این كتاب، هر یك دیدگاهی دربارۀ یك اسطوره یا یك واژه در پیش می‌نهند كه تازه است. برای نمونه، سركاراتی در مقالۀ «رستم»، هم این دیدگاه را كه «رستم همان گرشاسپ اوستا است» و هم این دیدگاه را كه «رستم همان گندفر تاریخی است» رد می‌كند.
در مقالۀ جابه‌جایی اساطیر در شاهنامه نیز، دگرگونی‌هایی را كه در داستان ضحاك در شاهنامه رخ داده، ارزیابی می‌كند كه می‌تواند برای خواننده تازه و سودمند باشد.




جستجوی پیشرفته با گوگل

این جا یک سایت کتاب فروشی نیست.

هدف اول و غیر انتفاعی ما معرفی بهترین ها در میان انبوه آثار است.
در عین حال امکان خرید هم دارید.

×
تمام حقوق برای وب سايت آثار برتر محفوظ است. © 1387 - ۱۴۰۳
پياده سازی قالب توسط شرکت پرتونگار