دومین شمارۀ نشریۀ رود (ویژۀ معرفی کتاب) منتشر شد

رود نشریه‌ای است برای کتاب و کتابخوان و کتابخوانی؛ نشریه‌ای اندر عوالم و احوال با کتاب به سر بردن و آیین و سلوک کتاب خواندن. کتاب‌ها در رود معرفی می‌شوند که خوانده شوند، نه برای آنکه خوانده نشوند و هشداری برای برحذرداشت خواننده باشند. بنابر این، کتاب معرفی شده از نظر معرفی کتاب‌نویس به اندازه‌ای مقبول بوده است که امتیاز معرفی شدن بیابد، اگر چه کم و کاستی آن هم مورد اشاره قرار گرفته باشد.

در شمارۀ دوم رود هم کسانی صاحب‌نظر و اهل قلم به معرفی آثاری در زمینه‌های مختلف پرداخته‌اند: از سیاست گرفته تا علم و فرهنگ، ادبیات و داستان و گزارش تجربه‌های زندگی. با نگاهی به این نشریه هر کس می‌تواند متناسب با سلیقه‌اش چیزی پیدا کند که ارزش خواندن دارد.
معرفی کتاب در بخش‌های متفاوت، به شکل‌های مختلف و با تمهیدهای گوناگون شاخه‌های نه‌گانه‌ی رود را می‌سازد: رودساز کلام آغاز است. رودک به معرفی کتاب‌های 80 کلمه‌ای، 150 و 220 کلمه‌ای اختصاص یافته است. رودآورد کتاب‌های منتشر شده در سال جاری را معرفی می‌‌کند و رودسنگ کتاب‌های سال‌های پیش را، که البته موجود هستند و مهم و درخور خوانده شدن. دورود به معرفی کتاب‌های پرفروش و کم‌فروش می‌پردازد. رودبار کارنامه قلمی متن آفرین است که هر شماره به کتاب‌های یک نویسنده/مترجم/شاعر اختصاص خواهد داشت. رودخانه معرفی کتابی است که هر ایرانی باید بخواند. در رودارود یک در میان به روایت ناشران کتاب و به بازخوانی معرفی کتاب‌های منتشرشده در نشریات قدیم پرداخته شده است. رودخوان، آخرین شاخه رود، به مسئلۀ خواندن می‌پردازد، به آداب و آیین کتاب خواندن و عوالم و احوال آن، به اینکه چگونه و چه بخوانیم.

رود نشریه‌ای است برای معرفی کتاب به همه کسانی که دریافته‌اند همیشه میان آنچه می‌خوانیم و آنچه باید بخوانیم فاصله است، و این فاصله را معرفی کتاب می‌تواند پر کند. معرفی کتاب کمک می‌کند پیش از خواندن کتاب‌ها را ارزیابی کنیم و مهم‌تر اینکه موجب می‌شود در زمینه‌ای که تا به حال مطالعه نکرده‌ایم و خیال آن را هم نداریم، زمینه‌ای که تا به حال فکر می‌کردیم به ما مربوط نیست، ربط و پیوندهایی عمیق با نیازهای ادراکی و انسانی‌مان بیابیم. یعنی دریابیم که این زمینه‌ جدید مطالعه چقدر ما را در دستیابی به فهمی مستقل و دریافتی از آن خود یاری می‌رساند، و چقدر ما را برای ایجاد خلوتی غنی و سازنده خلاقیت می‌بخشد. حتی باعث می‌شود دریابیم که به زمینه‌های جدید مطالعه هم، بر خلاف تصور اولیه‌مان؛ علاقه‌مند یا کنجکاویم؛ و ببینیم که زمینه‌های تازه گشوده شده‌ کتاب، حتی بیش از کتاب‌هایی که همیشه عادت به خواندنش داشتیم، واسطه‌ای برای والایش «خود»، رشد فردی‌مان، کشف معنی و کسب معرفت‌اند.

رود جایی است که افراد نام‌آور و گمنام اما با تجربه، منهای القاب و عناوین، برای خوانندگان کوتاه و گویا نوشته‌اند. رود از این شماره به فصلنامه تبدیل شده است.

برای خرید شمارۀ دوم نشریۀ رود اینجا را کلیک کنید.

نگاه انتقادی به منابع تاریخی دورۀ پهلوی: ناصرالدین شاه

سلسله‌ها یکی پس از دیگری می‌آیند و می‌روند. این اصل کلی و طبیعی است که داوری‌های بعدی‌ها نسبت به قبلی‌ها همیشه منفی و غیردقیق باشد. این وظیفۀ محقق است که با نگاه انتقادی به منابع و با در نظر گرفتن این اصل کلی به مطالعۀ تاریخ هر دوره بپردازد.
خواندن مصاحبۀ زیر با آقای جمشید کیانفر دربارۀ عملکرد ناصرالدین شاه از این رو پیشنهاد می‌شود که در آن نگاهی انتقادی به منابع تاریخیِ شکل‌گرفته در دورۀ پهلوی وجود دارد و این نگرش را آموزش می‌دهد. سخن اصلی اینجا بر سر حمایت از یا مخالفت با این و آن نیست، سخن بر سر احیای نگرش انتقادی به همۀ منابع است. دغدغه‌ای که باید همۀ محققان در همۀ زمینه‌ها، به‌ویژه مطالعات ایران و اسلام، آن را پاس دارند.

 

۱۴ مرداد ۹۸ درست ۱۱۳ سال از روزی که مظفرالدین شاه فرمان تاسیس عدالتخانه را صادر کرد می‌گذرد. در این مدت بیش از هرچیز از گران شدن قند در تهران و به چوب بستن دو تن از تاجران قند در حیاط مسجد شاه توسط علاءالدوله حاکم تهران و در پی آن اعتراضات مردم و علما به عنوان جرقه انقلاب مشروطه یاد می‌شود، در حالی که شاید برای تحلیل بهتر این جنبش سرنوشت‌ساز بخردانه‌تر این باشد که به عقب‌تر از دوران کوتاه حکومت مظفرالدین شاه، یعنی به دوران سلطنت پدرش ناصرالدین‌شاه که ۵۰ سال به طول انجامید، برگردیم و ببینیم بسترهای این انقلاب در کجای آن ۵۰ سال بر زمین ایران پهن شد.

برای این منظور به سراغ جمشید کیان‌فر، قاجار پژوه، مصحح و کتاب‌شناس دوره قاجار رفته‌ایم تا نظرات او را در این باره دریابیم.

متن مصاحبه «انتخاب» با این پژوهشگر تاریخ را در ادامه می‌خوانید:

دوره طولانی حکومت ناصرالدین‌شاه چه میزان در زمینه‌سازی جنبش مشروطه تاثیر داشته است؟
قبل از هر چیز اجازه دهید مسئله‌ای را مطرح کنم؛ سلسله‌ها در تاریخ به ترتیب سه مرحله دارند، ظهور، اوج و افول. این سه مرحله شامل حال همه سلسله‌ها می‌شود. سلسله‌ها در مرحله اوج اقداماتی را انجام می‌دهند که ممکن است به خودی خود زمینه‌ساز سقوط‌شان هم باشد. سلسله قاجار هم از این امر مستثنی نیست. به عقیده من ناصرالدین‌شاه اوج قاجاریه است. بنابراین از نظر تاریخی دوره‌ایست بسیار مهم. خاصه که طولانی‌ترین دوره سلطنت هم بوده است، یعنی از ۱۲۶۴ قمری [۱۸۴۸ میلادی] تا ۱۳۱۳ قمری [۱۸۹۶ میلادی]، به مدت ۴۹ سال. قرن اسلامی ۳۰ سال است و ناصرالدین‌شاه قصد داشت ۱۰ سال پیش از آن‌که سده دوم سلطنتش به اتمام برسد ذوالقرنینی‌اش را جشن بگیرد و در ۵۰ سالگی سلطنت، ذوالقرنین شود.

از یک نظر هم به باور من دوره سلطنت ناصرالدین‌شاه دوره گذر از سنت به مدرنیته است. تونلی را در نظر بگیرید که برای رسیدن به مدرنتیه باید از آن گذر کرد. ناصرالدین‌شاه کسی است که با اقداماتش این تونل را ایجاد کرد. قصد ندارم از او قدیس بسازم، چون قدیس نبود. سر آن هم ندارم که از او دفاع کنم و بگویم بدون عیب بود، خیر، بلکه او هم مثل همه سلاطین دیگر توامان محاسن و معایب زیادی داشت. اما می‌خواهم بررسی کنم که این دوره چه میزان در رسیدن به مشروطه تاثیر داشته است. از این زاویه دوره سلطنت ناصرالدین‌شاه اهمیت فراوانی دارد.

یکسری از مظاهر مدرنیته در این دوره ظهور پیدا کرد، مثلا عکاسی، تلگراف، تلفن و بالن در این دوره به ایران وارد شد. این‌ها تکونولوژی‌های جدید است. حتی در این دوره کشتی کوچک بخار ساخته و در حوض کاخ گلستان مورد استفاده قرار گرفت، بعد از آن بود که ناصرالدین‌شاه یک کشتی جنگی از اروپا خریداری کرد.

ناصرالدین‌شاه پادشاهی بود که ضروریات و نیازها را احساس می‌کرد و می‌خواست تحولی به وجود آورد، اما نتوانست، چراکه عواملی که باید در این زمینه همراهی‌اش می‌کردند، در این زمان وجود نداشت؛ رجال و اطرافیانش همه سنتی بودند. مثلا در سفر نخستش به عتبات عالیات، مشیرالدوله، سفیر خود در دربار عثمانی را به تهران احضار و فرمان صدراعظمی‌اش را صادر کرد. مشیرالدوله هم به منظور آشنایی شاه با فرهنگ و تمدن جدید، زمینه سفر او را به اروپا فراهم کرد، اما در مسیر بازگشت، هنگامی که به انزلی رسیدند از فرهادمیرزا (عموی ناصرالدین‌شاه و نایب‌السلطنه) و آقای ملا علی کنی (روحانی پرنفوذ تهران) تلگرافی به دستش رسید، مبنی بر این‌که اگر سلطنتش را دوست دارد صدراعظم را جا بگذارد، در غیر این صورت سلطنت بی‌سلطنت. خوب این سنت است. او رفته مظاهر مدرنیته را ببیند در حالی که سنت در حال تهدید سلطنتش است.

باور ندارید که فارغ از سنت‌گرایان اطراف شاه، خود او نیز دست به اقداماتی می‌زد که ظن و نارضایتی مردم را برمی‌انگیخت، مثل اعطای امتیازات مختلف به انگلیسی‌ها. آیا این سوال در ذهن مردم ایجاد نمی‌شد که شاید جریانی پشت ماجرا باشد که همه طرف‌ها انگلیسی هستند؟

اصلا چنین نیست. این‌که اولا چرا همه امتیازها به انگلیسی‌ها اعطا می‌شد و نه مثلا به فرانسوی‌ها، یکی به این دلیل بود که فرانسوی‌ها با وجودی که نخستین گروهی بودند که در زمان قاجار (فتحعلی شاه) به ایران آمدند، اما با عهدنامه تیلسیت به ایران خیانت کردند، وقتی ناپلئون این قرارداد را با امپراتوری روسیه امضا کرد، اصلا از هم‌پیمانش یعنی ایران نامی به میان نیاورد، در حالی که طبق عهدنامه فین‌کنشتاین باید مدافع ایران هم باشد. پس از آن هم ما در دو سه مقطع با فرانسوی‌ها رابطه داشتیم، اما در حد تشریفات بود. اتفاقا در این دوره از نظر فرهنگی مناسبات بیش‌تری با فرانسه داشتیم؛ سری اصلی محصلین ما که تعدادشان هم زیاد است اتفاقا در دوره ناپلئون سوم به فرانسه اعزام شدند. ضمن این‌که باید در نظر گرفت که تاریخ فرانسه در این دوره فراز و نشیب بسیاری داشت، در حالی که انگلستان از یک ثبات نسبی برخوردار است. از سوی دیگر ما با فرانسه هم‌مرز نبودیم، در حالی که با انگلیسی‌ها از طرف غرب هندوستان که شامل پاکستان و بنگلادش و خود هند باشد، هم‌مرز بودیم.

اگر این‌طور است که با روسیه هم هم‌مرز بودیم، پس چرا این امتیازات فقط به انگلیسی‌ها اعطا می‌شد؟

چون روسیه. فاقد چنین تکنولوژی و پیشرفتی بود.

در مورد امتیاز رویتر و رژی نظرتان چیست؟ با توجه به این‌که باور رایج این است که ناصرالدین‌شاه با امتیاز رویتر تمام ثروت مملکت را به یک بیگانه می‌بخشید و در امتیاز رژی هم، اعطای امتیاز انحصاری توتون و تنباکو به تالبوت عملا زندگی کشاورزان و تاجران ایرانی را تهدید می‌کرد.

واقعیت این است که حتی اگر بعضی از این حقوقی که در امتیاز رویتر به او اعطا شده بود مثل کشتی‌رانی، راه‌سازی و راه‌آهن اجرا می‌شد، تحولی را در جامعه ایجاد می‌کرد که هرگز کسی در آینده به چشم قراردادهای ننگین به آن نگاه نمی‌کرد. هرکسی هم جای شاه بود با بستن قراردادی که از الزاماتش کشیدن راه‌آهن و جاده و آوردن مظاهر تمدنی به کشور بود، موافقت می‌‌کرد.

قرارداد دیگری که در این دوره بلوا به پا کرد و به واقعه رژی معروف شد، ماجرایی بود که در پی اعتراض به اعطای امتیاز توتون و تنباکو به تالبوت تاجر انگلیسی به وجود آمد. اما واقعیت چه بود؟ ماجرا از این قرار بود که سلف‌خرها در فصل بهار محصول را روی بوته به ثمن بخس از کشاورز پیش‌خرید می‌کردند. این سلف‌خرها بازرگانان مقیم شیراز بودند. دولت برای جلوگیری از این مسئله قراردادی را با تالبوت به امضا رساند و بر طبق آن وی را موظف کرد در تمام مراحل کاشت، داشت و برداشت از کشاورز ایرانی حمایت کند، بعد از به دست آمدن محصول هم هرچه را که در طی این مدت هزینه کرده کسر و محصول را به نرخ روز از کشاورز خرید کند. از این زاویه، قرارداد رژی قرارداد بدی نبود. اما سلف‌خرها در پی اجرای آن ضرر می‌کردند. بنابراین آن‌ها بودند که واقعه رژی را به وجود آوردند و کار به تحریم تنباکو کشید. مشهور است که ناصرالدین شاه در اندرون حرم قلیان خواست. به او ندادند. به همسرش گفت تو همسر من هستی و باید به خواسته‌ام عمل کنی. همسرش پاسخ داد: آن کسی که مرا به تو حلال کرده، مصرف تنباکو را ممنوع کرده است. ببینید سنت تا کجا نفوذ داشت.

باور رایج دیگر این است که اصلاحات امیرکبیر پس از او متوقف شد، و مثلا دارالفنون آن چیزی نشد که امیر در ذهنش ترسیم کرده بود. ناصرالدین شاه امیر را از بین برد، فرمان قتلش را صادر کرد، آیا این هم تحت تاثیر سنت‌گرایان اطرافش بود؟ و بعد از امیر سرنوشت اصلاحاتی که بنیان گذاشته بود چه شد؟

خیلی‌ها ناصرالدین‌شاه را فحش می‌دهند که امیرکبیر را بزرگ کنند. این عادت ما ایرانی‌هاست، وقتی می‌خواهیم شخصیتی را بزرگ کنیم، شخص دیگری را به باد ناسزا می‌گیریم. در حالی که عملکرد و کارنامه افراد است که آن‌ها را بزرگ می‌کند. امیر ۳۹ ماه صدارت کرد و ۳۹ اقدام مثبت انجام داد. می‌توانم این ۳۹ اقدام را برای‌تان بشمارم. یکی از اقدامات مثبت او تاسیس دارالفنون بود و اقدام مثبت دیگر انتشار روزنامه، در پنجاه و دومین شماره وقایع اتفاقیه خبر درگذشت امیر به چاپ می‌رسد، اما ۴۷۲ شماره از این روزنامه منتشر می‌شود. چه کسی بعد از امیر انتشار این روزنامه را ادامه داد؟ ناصرالدین‌شاه. پس این اصلاحات متوقف نشد.

در مورد دارالفنون هم به همین ترتیب است، پیش از اتمام بنای دارالفنون، دو روز پس از عزل امیر، معلمینی را که از اتریش دعوت کرده بود به تهران رسیدند. اما پس از عزل امیر، چه کسی دارالفنون را با عجله افتتاح کرد؟ چه کسی معلمین را نگاه داشت، آن هم در حالی که سنت‌گرایی چون میرزا آقا خان نوری که جانشین امیر شده بود، رسما می‌گفت: «قبله عالم اگر اجازه بفرمایند یک چیزی به این‌ها بدهیم برشان گردانیم به مملکت‌شان» اما ناصرالدین‌شاه نپذیرفت.

میرزا آقا خان مستوفی خوبی بود اما مخالف هر نوع مدرنیته و به شدت سنت‌گرا بود، بنابراین دسیسه‌هایش هم سنت‌گرایانه بود. خوب امیر را از میان برداشت.

امیر با آن ۳۹ اقدام مثبت ماه چنان تاثیری بر ذهن و روان شاه جوان گذاشت که حتی بعد از او هم اقداماتش را ادامه داد. ناصرالدین‌شاه در یک شب خامی کرد و در عالم مستی حکم قتل امیر را امضا کرد. وقتی به هوش آمد، آدم فرستاد که فرمان را برگرداند، اما دیگر کار از کار گذشته و امیر را به قتل رسانده بودند. با این حال به حدی تاثیر امیر بر روی شاه زیاد بود، که حتی پس از عزل و قتلش هم نقشه‌هایش را اجرا کرد. روزنامه‌اش منتشر و مدرسه‌اش افتتاح شد.

تاثیر امیر بر ناصرالدین شاه این بود که شخصیتش را شکل داد. عقیده من این است که تشکیل مجلس مصلحت‌خانه هم تحت تاثیر تعلیم و تربیت امیر بوده است. وقتی هم که شخصی مثل میرزا حسین خان مشیرالدوله را به صدارت برگزید، قصد داشت امیر دیگری را در عرصه حکومتش به وجود بیاورد.

امیر آن‌قدر بزرگ بود که ناصرالدین‌شاه تحت تاثیر او آرمان‌هایش را حتی به صورت کج و معوج و ناقص به اجرا درآورد.

در مورد دارالفنون ناصرالدین شاه به شدت بر کار آن نظارت داشت. خودش برای سرکشی به آن‌جا می‌رفت. بر سر امتحانات محصلین حاضر می‌شد. به محصلین نفر اول تا سوم هر رشته در هر ثلث امتحانی، یعنی سالی سه بار، نشان اعطا می‌کرد. برای دارالفنون بودجه ویژه اختصاص داد. درآمد حکومت یک ایالت را به علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه، وزیر علوم، سپرد که فقط صرف دارالفنون شود. از محل این بودجه یک وعده غذا در هر روز، لباس و حتی لوازم‌التحریر داده می‌شد، حقوق معلمین هم از همین محل و همه سر موعد پرداخت می‌شد. حتی یک مورد دیده نمی‌شود که در این دوره یک معلم فرنگی یا یک ایرانی که در دارالفنون کار می‌کرد از تاخیر دستمزدش گله داشته باشد، در حالی که در همین زمان در بسیاری از جاهای دیگر دستمزدها به تاخیر می‌افتاد. با این تفاصیل آیا هدف شخصیتی چون ناصرالدین‌شاه این بود که چیزی را درست کند که ریشه‌اش را بزنند، یا این‌که برعکس برای عمران و آبادانی مملکت خوب باشد؟ ناصرالدین‌شاه صحبت از تعالی و ترقی می‌کرد.

اما پس از مدتی به این مدرسه بدبین شد؟

بله چون متوجه شد که جامعه آدمیت و مجمع فراماسونری در آن تشکیل می‌شود. منورالفکرهای ما هم پیشگام این قضیه بودند. این‌جا بود که به معلمین، محصلین و خود مدرسه دارالفنون ظنین شد. چه کسی جامعه آدمیت را در مدرسه دارالفنون تاسیس کرده بود؟ میرزا ملکم خان، منورالفکری که در آغاز به عنوان مترجم و بعد هم به عنوان معلم در دارالفنون مشغول به تدریس شده بود.

مگر در سال نخست که ملکم خان فراموشخانه را تاسیس کرد، ناصرالدین‌شاه با آن همراه نبود؟ حتی ریاست افتخاری آن هم با خود او بوده است.

در این مورد دو نقل‌قول وجود دارد: یک نقل‌قول این است که ناصرالدین‌شاه در جریان امر قرار داشته و ریاست افتخاری آن را پذیرفته است. اما این روایت درست نیست، چون اگر خودش در جریان بود، نهایتا تعطیلش می‌کرد، نه این‌که به مدرسه و محصلین و معلمین بدبین شود. توجه کنید که ناصرالدین‌شاه گرفتار بود، او برای حفظ حکومت و اداره کشور از یک سو باید با سنت‌گراها می‌جنگید و از سوی دیگر با آرمان‌خواهان.

تا این‌جا هرآن‌چه بیان کردید، اقدامات اصلاحی ناصرالدین‌شاه بوده است، که به زعم شما زمینه‌ساز مشروطه شد، اما آیا در این میان نقش منورالفکرانی چون ملکم، میرزا آقا خان کرمانی و… را نفی می‌کنید؟

یکی از مشکلات ما این است که منورالفکران ما در دوره قاجار مقلدین خوبی بودند، نه مبتکران خوبی. تمام کارشان این بود که آثار خارجی را ترجمه می‌کردند، البته تاثیر آن‌ها را نفی نمی‌کنم، اما عملکردشان به این بزرگی که تاکنون گفته شده نیست. حتی ملکم خان که پیشنماز این جماعت بود و بهترین روزنامه را به نام «قانون» در انگلستان به راه انداخت، خودش به آن‌چه می‌گفت وفادار نبود. روزنامه قانون به دست چه کسی می‌رسید؟ چرا سر خودمان را کلاه می‌گذاریم! 80 درصد جمعیت ایران یا شاید بیش‌تر، در آن دوره خواندن و نوشتن بلد نبودند. «قانون» برای دولت‌مردان درمی‌آمد. بنابراین تنها یک تسویه‌حساب بود. روزنامه دولت علیه و روزنامه وقایع اتفاقیه بیش‌تر از روزنامه قانون خوانده می‌شد. قانونی که در فرنگ درمی‌آمد تا به ایران برسد اصلا مطالبش بیات بود. اصلا مگر تیراژ قانون چند نسخه بود و چند نسخه از آن به تهران می‌رسید، که بخواهد در رشد آگاهی‌های مردم به حقوق خودشان موثر باشد؟!

با توجه به این اصلاحات پس نباید اصلا جنبشی برپا می‌شد، چون این اصلاحات داشت به تدریج رفاه مردم را فراهم می‌کرد.

جنبش مشروطه پدید آمد چون اصلاحات ناصرالدین‌شاه ناکام ماند. مجلس مصلحت‌خانه‌ و دارالشورا (شورای وزرا) که تشکیل داد، در دوره مظفری عملا تشریفاتی شد. کارهایی که ناصرالدین‌شاه انجام می‌داد مدرنیته بود و سنت در تضاد با مدرنیته قرار دارد. مردم در وهله نخست مشروطه نمی‌خواستند، اصلا نمی‌دانستند که مشروطه چیست. فرمانی را که ما به غلط می‌گوییم فرمان مشروطه، مشروطه نبود، در آغاز قول تاسیس عدالتخانه بود. مردم عدالتخانه می‌خواستند و مظفرالدین‌شاه فرمان تشکیل مجلس داد. یعنی مصلحت‌خانه را عام‌تر و بزرگ‌تر کرد. به همین دلیل هم انتخابات نخستین دور مجلس صنفی بود.

ضمن این‌که سفرهای مظفرالدین‌شاه به فرنگ با سفرهای پدرش زمین تا آسمان تفاوت داشت. کارهایی که ناصرالدین‌شاه انجام داد زمینه‌ساز بود. اما کارهایی که مظفرالدین شاه انجام داد کجایش زمینه‌ساز بود؟! یک نکته مثبت از دوران سلطنت او و حتی دوره ولیعهدی‌اش پیدا نمی‌شود.

فارغ از تاثیر مصلحینی چون امیرکبیر و مشیرالدوله، سفرهای ناصرالدین‌شاه به اروپا را هم در اقدامات اصلاحی او موثر می‌دانید؟

بله صد درصد. ناصرالدین‌شاه وقتی به اروپا رفت با پیشرفت آن‌جا مواجه شد و خواست آن را به طریقی به ایران بیاورد. اما بسته نبود که خریداری کند. باید دانش آن را به ایران منتقل می‌کرد. جدش، عباس‌میرزا، با اعزام محصل شروع کرده بود و صدراعظمش امیرکبیر اعتقاد داشت به جای اعزام محصل، معلم بیاوریم. خود ناصرالدین‌شاه برای تحصیلات تکمیلی ۴۲ نفر را به فرانسه اعزام کرد. به این منظور که حالا که مقدمات را در ایران طی کرده‌اند بروند و در شاخه‌های مختلف مثل معماری، زیست‌شناسی، اسلحه و مهمات، توپخانه، کشتیرانی، پست و کاغذسازی و غیره تخصص بگیرند و بازگردند. و همه آن‌هایی هم که پس از اتمام تحصیلات‌شان بازگشتند، بهشان شغل و پست داد.

تاسیس دارالترجمه‌ هم تاثیری در گرایش ناصرالدین‌شاه به مدرنیته داشت؟

بله حتما. بسیاری از سفرنامه‌ها مانند سفرنامه مغرب، سفرنامه سوماترا، سفرنامه آمازون، سفرنامه چین، سفرنامه ژاپن، سفرنامه فیلیپین و به ویژه سفرنامه مالزی از آفرد راسل والاس صاحب نظریه فرگشت همراه با داروین در دوره ناصری ترجمه شدند. دارالترجمه‌ای با ۴۰-۵۰ نفر زبان‌دان و مترجم برپا کرده بود، که بیش از ۲۵۰۰ کتاب در آن ترجمه شد. ناصرالدین‌شاه زیاد کتاب می‌خواند. آشنایی و علاقه زیادی به تاریخ داشت. بسیاری از کتاب‌هایی هم که در دارالترجمه ترجمه می‌شد  تاریخی و جغرافیایی بودند. او بزرگ‌ترین کتابخانه را برپا کرد. موزه ایجاد کرد.

بزرگ‌ترین تاریخ امپراتوری عثمانی در دوره ناصرالدین شاه ترجمه شد که کار هامر پورگشتال بزرگ‌ترین مستشرق آلمانی است. همه هزینه‌های این‌ها را هم سلطنت می‌پرداخت. چند چیز در دوره ناصری ترجمه شده که بسیار حیرت‌آور است: 1- متون نظامی 2- تاریخ، 3- جغرافیا 4- سفرنامه‌. بسیاری از متون راجع به ساخت تفنگ و فشنگ و حتی آیین‌نامه‌های انضباطی، آیین‌نامه قشون در دوره ناصری ترجمه و حتی تالیف شد.

جالب است که ناصرالدین‌شاه همه این‌ها را می‌خواند و حتی در باب ترجمه اظهار نظر هم می‌کرد مثلا می‌نوشت: «ترجمه خوب است ممد حسن خان بدهید باز ترجمه کند.» یعنی از قلم مترجم خوشش آمده بود. و یا برعکس می‌نوشت: «ممد حسن خان به این مردک چرسی بنگی دیگر ندهید ترجمه کند، بسیار مزخرف ترجمه کرده است.» مادروس داوود خان را می‌گفت که از روسی ترجمه می‌کرد.

ناصرالدین شاه واقعا بامطالعه بود، تاریخ معاصر اروپا را می‌دانست. به همه جنگ‌های اروپا وقوف داشت، جنگ‌های ایران و عثمانی را می‌دانست. علاقه زیادی به تاریخ، سفرنامه و جغرافی داشت. اصلا یکی ازکارهای اعتمادالسلطنه این بود که روزانه دو یا سه ساعت روزنامه‌های فرنگی را برای ناصرالدین شاه بخواند.

اتفاقا اعتمادالسلطنه در خاطرات روزنوشتش هر از چندگاهی از این حجم روزنامه‌خوانی ابراز خستگی می‌کند.

نکته جالب همین است که اعتمادالسلطنه که خود روزنامه‌ها را می‌خوانده خسته می‌شده اما ناصرالدین‌شاه که شنونده بوده نه، این حیرت‌انگیز است. یعنی به جای این‌که شاه خسته شود، اعتمادالسلطنه خسته می‌شد.

همین اعتمادالسلطنه وزرات انطباعات را در کنترات داشت. طبق قرارداد باید سالی یک جلد کتاب، یک سالنامه و چند شماره روزنامه منتشر می‌کرد. در ازای سالی 6 هزار تومان. 6 هزار تومان آن زمان که دلار 5 قران بود. بعدها اعتمادالسلطنه کتاب و سالنامه را به هم ضمیمه کرد. جدول‌هایی که آخر کتاب‌های اعتمادالسلطنه می‌بینید در حقیقت همان سالنامه‌هاست، که کلی اطلاعت دیوانی و اداری دارد و می‌توان بر اساس آن ساختار تشکیلات اداری دوره ناصری را از کوچک‌ترین تا بزرگ‌ترین مشاغل ترسیم کرد.

بنابراین ناصرالدین شاه با ترجمه بزرگ‌ترین کمک را به رشد فکری خود و اطرافیانش کرد.

ایده تشکیل مصلحت‌خانه از کجا به ذهنش زد؟

مصلحت‌خانه قبل از سفر به اروپا بود و جالب است که در آیین‌نامه اول مجلس مصلحت‌خانه از آیه «وشاورهم فی الامر» استفاده کرد. آن آیین‌نامه ماده‌ای دارد که بسیار حیرت‌انگیز است، اما کمتر به آن توجه شده. در آیین‌نامه آمده که نه فقط اعضای مجلس مصلحت‌خانه هر روز از صبح تا ۴ به غروب شور کنند و اجازه قانون‌گذاری به آن‌ها می‌دهد. بلکه می‌گوید هریک از آحاد ملت اگر بیاید در این‌جا نظرش را بگوید و نظرش با استقبال مواجه شود بی‌ارج و قرب نمی‌ماند و به او پاداش داده می‌شود. در پارلمان‌های اروپا هم چنین آزادی برای شهروندان وجود ندارد. فقط مردم می‌توانند به عنوان تماشاگر در مجلس حاضر شوند و حق هیچ‌گونه اظهار نظری ندارند. مجلس مصلحت‌خانه بعدها عنوان دارالشورای کبری به خود گرفت و ظاهر آن تا انقلاب مشروطه حفظ شد.

دارالشورای کبری و شورای وزرایی که نخست شش‌گانه، بعد هشت‌گانه و دوازده‌گانه شد و سپس با 15 وزیر ادامه پیدا کرد در اصل از کنستوتسیون یعنی دموکراسی می‌آمد، اصطلاحی که امیر نخستین بار به کار برده بود.

اعضایی که ناصرالدین‌شاه برای این شورا انتخاب کرد، مختلف بودند از شخصیت‌های نظامی، تا اقتصادی و فرهنگی. سه شخصیت برجسته فرهنگی و تاریخ‌نویس آن روزگار عضو این مجلس بودند؛ رضاقلی خان هدایت، لسان‌الملک سپهر و بدایع‌نگار. حسین‌خان نظام‌الدوله هم که دیپلماتی برجسته و سال‌ها در اروپا و… سفیر بود، در این مجلس عضویت داشت. شخصیت‌های برجسته در این مجلس کم نبودند. مهم‌تر از همه این‌که ناصرالدین‌شاه به این مجلس اجازه قانون‌گذاری داده بود.

فرمودید طبق آیین‌نامه مصلحت‌خانه افراد عادی می‌توانستند در آن شرکت و اظهار نظر کنند، با این تعبیر می‌توان گفت به نوعی پایه تغییر هویت مردم از رعیت به شهروند در دوره ناصری گذاشته شد؟

بله. شما در کدام‌یک از این آیین‌نامه‌های مجالس دنیا چنین چیزی را می‌بینید، که به یک شهروند یا رعیت این اجازه داده شود که در مجلس مصلحت‌خانه شرکت کند، راجع به مسئله‌ای که فکر می‌کند درست است، ‌اظهار نظر کند و بعد اگر مورد تایید قرار گرفت دستمزد هم بگیرد!

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که اگر ناصرالدین شاه با همین فرمان به جلو حرکت می‌کرد و کشته نمی‌شد، امکان داشت که جنبش مشروطه به این شکلی که اتفاق افتاد، رخ نمی‌داد و به شکلی خیلی مسالمت‌آمیزتر بود؟

جنبش مشروطه گریزناپذیر بود. ولی بله قطعا مسالمت‌آمیزتر انجام می‌گرفت. ناصرالدین‌شاه انسان مقتدری بود.

مردم عدالت‌خانه می‌خواستند. این در دوره ناصری وجود داشت. ناصرالدین‌شاه هفت هشت دیوان به وجود آورده بود؛ دیوان مظالم، دیوانخانه عدالت، مجلس تنظیمات حسنه، صندوق عدالت و… به نوعی این دیوان‌ها مقدمات تاسیس دادگستری را فراهم می‌کرد. و جالب این است که ناصرالدین شاه هم شرع و هم حکام را محدود کرد. به حاکمان شرع گفت شما حکم را صادر کنید، اما اجازه بدهید اجرایش بر عهده ما باشد. این نخستین محدودیت بود، یعنی تا آن روز حاکم شرع حکم قتل را صادر و خودش هم آن را اجرا می‌کرد. اما ناصرالدین شاه گفت شما این کار را نکنید. جز با اجازه ناصرالدین شاه کسی حق اعدام نداشت. به همین دلیل هم ما کمترین اعدام را در دوره ناصری داریم، نسبت به دوره‌های قبل و بعدش. در زمان مشروطه در واقعه میدان توپخانه زیر سایه شیخ بزرگ چشم درمی‌آورند و افراد را اعدام می‌کردند. دوره ناصری چنین اتفاقاتی نمی‌افتاد. در واقع به جز حاکمان شرع، حکام هم حق اعدام نداشتند. در حالی که قبل از آن انجام می‌دادند، مثل دوره‌های فتحعلی‌شاه و محمدشاه. دیوان‌های مختلفی که ناصرالدین شاه به وجود آورد، نوعی خط ترمز برای بی‌عدالتی بود. من نمی‌گویم همه مسائل را حل کرد، ولی یک خط ترمز بود. در حالی که همین دیوان‌ها در دوره مظفری برچیده شد.

با این حساب ناصرالدین شاه در طول 50 سال دوران سلطنت خود مرتکب هیچ اشتباهی نشد؟

نه این‌که هیچ اقدام اشتباهی انجام نداد. اتفاقا برخی از ترفندهایش خطا بود. مثلا برای بهبود اوضاع اقتصادی دست به فروش القاب زد که اقدامی نابجا و مخرب بود. فروش القاب تا جایی پیش رفت که دیگر کار از دست درآمد.

یکی از اشتباهات دیگرش هم این بود که حکومت ایالات و ولایات را به فروش رساند، یعنی کسی که می‌خواست به حکومت ایالتی برود، رقمی را در ابتدای کار می‌پرداخت و باقی‌اش را وقتی از حکومت عزل می‌شد تسویه می‌کرد. مثلا می‌گفتند برای حکومت یک سال فلان ایالت دو هزار تومان باید بپردازد، شخص گاهی تا نصف این رقم را قبل از عزیمت به محل حکومت خود می‌پرداخت. خوب مسلم است کسی که جلوتر پول را پرداخت کرده می‌خواهد بلافاصله جایش را پر کند.. وقتی شخصی در آذر حاکم یک ایالت شده، و برای دریافت مالیات باید تا شهریور آینده صبر کند، آن هم در حالی که مبلغی را جلوتر پرداخته و طبیعتا در طول این مدت هزینه‌هایی هم دارد، شروع می‌کند به گرفتن این پول از مردم حتی گاهی تا دو برابر. اما باز نکته جالب در فروش حکومت ایالات این بود که اگر هنگام تسویه حکام و وزرا کم می‌آوردند، ناصرالدین‌شاه به جای گرفتن جریمه‌هایی چون زمین و قنات و… از آن‌ها می‌خواست که اگر نسخه خطی یا تابلوی نقاشی نفیسی داشتند به جای طلب‌شان تحویل دهند. و همچنین در اعیاد رسم بود که حکام هدایایی به پادشاه بدهد، ناصرالدین‌شاه ترجیح می‌داد که نسخ خطی نفیس به او هدیه داده شود و شاهنامه بایسنقری محفوظ در کتابخانه کاخ گلستان از این هدایای نوروزی است، این نشان‌دهنده تفکر اوست.

روایت شما از دوران ناصرالدین شاه با تصویر رایجی که در افکار عمومی از این دوره وجود دارد زمین تا آسمان متفاوت است. مثلت یکی از باورهای رایج این است که ناصرالدین شاه مدام به دنبال شکار و زن و… بوده، آیا شما این را نفی می‌کنید؟

خیر نفی نمی‌کنم. اهل شکار و زن و… بوده اما از آن طرف سنگ بناهای مهمی را بنا نهاد. نمی‌توانید این را نادیده بگیرید که مجلسی درست کرد به مصداق وشاورهم فی‌الامر و از مردم خواست در آن‌جا اظهار نظر کنند. این حرکت بی‌نظیر بود.

مخلص کلام این‌که ناصرالدین شاه به طور ناخواسته زمینه‌ساز انقلاب مشروطه شد و چون خیلی از برنامه‌هایی که اجرا کرده بود به فرجام نرسید و جانشینش اصلا بینشی به این مسائل نداشت و اطرافیانش هم به مراتب از اطرافیان ناصرالدین‌شاه دزدتر، کثیف‌تر و بی‌حیاتر بودند، و خود مظفرالدین شاه هم به دنبال کارهای کودکانه و ابلهانه‌اش بود، نتیجه‌اش شد انقلاب مشروطه. مردم مشروطه نمی‌خواستند، عدالتخانه می‌خواستند. در دوره ناصری ظاهرا عدالتخانه‌ای بود، ولی در دوره مظفری از بین رفت. دیوان‌های عدالت، مظالم و چندین دیوان دیگر که در دوره ناصری بنا نهاده شده بود، در دوره مظفری بساطش برچیده شد. ببینید در طی این 11 سال چه به روز این مردم آمد که خواهان عدالتخانه شدند! به همین دلیل به عقیده من ناصرالدین شاه کلنگ اولیه مشروطه را بر زمین زد.

منبع: سرویس تاریخ «انتخاب» / فهیمه نظری

براین مگی، فیلسوف، روزنامه‌نگار و سیاستمدار بریتانیایی درگذشت

«براین مگی»، فیلسوف، روزنامه‌نگار و سیاستمدار بریتانیایی، در 26 جولای 2019 و در سن 89 سالگی درگذشت.

براین مگی متولد 12 آوریل 1930 بود و در اوایل دهۀ 1970 برنامۀ رادیویی فلسفۀ مدرن بریتانیا را در بی‌بی‌سی آغاز کرد. او همچنین برنامۀ تلویزیونی «مردان اندیشه» را در سال 1978 شروع کرد. او در این برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی خود با شماری از فیلسوفان از جمله کارل پوپر، برنار ویلیامز، گیلبرت رایل، السدیر مک‌اینتایر، آیزایا برلین، هربرت مارکوزه، نوام چامسکی و شماری دیگر مصاحبه کرد.

براین مگی از دانشگاه آکسفورد لیسانس فلسفه گرفت و یک سال نیز در دانشگاه ییل آمریکا تحصیل کرد. او از سال 1974 تا 1983 نمایندۀ پارلمان بریتانیا بود.

آثار براین مگی که تاکنون به فارسی ترجمه شده‌اند:

مردان اندیشه: پدیدآورندگان فلسفۀ معاصر، ترجمۀ عزت‌الله فولادوند، نشر طرح نو؛

فلاسفۀ بزرگ: آشنایی با فلسفۀ غرب، ترجمۀ عزت‌الله فولادوند، نشر خوارزمی؛

سرگذشت فلسفه، ترجمۀ حسن کامشاد، نشر نی؛

داستان فلسفه، ترجمۀ مانی صالحی‌ علامه، نشر کتاب‌آمه؛

فلسفۀ شوپنهاور، ترجمۀ رضا ولی‌یاری، نشر مرکز؛

فلسفۀ نوین بریتانیا، ترجمۀ ابوالفضل رجبی، نشر نقش جهان؛

مواجهه با مرگ، ترجمۀ مجتبی عبدالله‌نژاد، نشر نو.

 

منبع: وبسایت فرهنگی صدانت

فراخوان بیست‌و‌هفتمین دورۀ جایزۀ جهانی كتاب سال جمهوری اسلامی ایران

دبیرخانۀ جایزۀ جهانی كتاب سال جمهوری اسلامی ایران، بیست‌و‌هفتمین دورۀ این جایزه را با هدف شناسایی و معرفی كتاب‌های ارزشمند در دو حوزۀ مطالعات اسلامی و مطالعات ایرانی، در سه بخش تألیف، ترجمه و تصحیح كه برای نخستین بار طی سال گذشتۀ میلادی (2018) به زبان‌های گوناگون در كشورهای مختلف (غیر از ایران) چاپ شده است، در بهمن‌ماه 1398 برگزار می‌کند.

بر این اساس از تمامی ناشران، پدیدآورندگان و صاحب‌نظران دعوت می­‌شود، یک نسخه از کتاب مورد نظر خود را برای شرکت در این دورۀ جایزه، به نشانی دبیرخانه ارسال کنند.

 

موضوع آثار ارسالی:

الف ـ مطالعات اسلامی: كلیات، معارف اسلامی، تاریخ اسلام، رجال، اخلاق، علوم قرآنی، حدیث، ترجمۀ متون اسلامی، قرآن‌پژوهی و تفسیر، فقه و حقوق اسلامی، علم كلام، فلسفه، تصوف و عرفان، تاریخ علم در اسلام، فرهنگ و تمدن اسلامی، اقتصاد اسلامی، هنر و معماری اسلامی، مطالعات اسلام معاصر و غیره.

ب ـ مطالعات ایرانی: كلیات، زبان و زبان‌شناسی ایرانی، مردم‌شناسی، تاریخ علم در ایران، شعر و ادب فارسی، تاریخ ایران، هنر و معماری  ایرانی، تاریخ و تمدن ایران باستان، ترجمۀ آثار اندیشمندان ایرانی و غیره.

 

ویژگی‌های آثار ارسالی:

الف) برخورداری از ابتكار و خلاقیت در ارائه بینش اسلامی و تحقیقات و مطالعات ایرانی؛

ب) بهره­‌مندی از ارزش فرهنگی بسیار درخور توجه و منطبق با معیارهای تحقیقی و پژوهشی و استناد به منابع معتبر و علمی؛

ج) تناسب حجم كتاب با محتوا، فصل­بندی موضوع­ها، رعایت هماهنگی فصول و یك‌دستی مطالب، ذكر فهارس فنی، اهتمام به ویراستاری، آرایه مناسب کتاب و نداشتن اغلاط چاپی؛

د) رعایت معیارهای اساسی ترجمه در كتاب­های ترجمه شده؛

هـ) رعایت آداب و قواعد تصحیح انتقادی متون به همراه توضیحات و حواشی لازم، و ارائه نسخ بدل به حد كافی در كتاب­های تصحیح‌ شده.

 

مهلت ارسال آثار: 31 شهریور‌‌ ماه 1398

نشانی ارسال آثار: تهران، صندوق پستی 1437-14155

پست الکترونیک: bookaward@ketab.ir

پایگاه الکترونیکی: www.bookaward.ir 

فهرست نشریات علمی دارای اعتبار (اردیبهشت 1398)

دفتر سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی امور پژوهشی وزارت علوم فهرست نشریات علمی دارای اعتبار در گروه‌های علوم انسانی، فنی و مهندسی، کشاورزی و منابع طبیعی و دامپزشکی، علوم پایه و هنر و معماری را منتشر کرده است. در این فهرست همچنین لیستی از نشریات لغو اعتبار شده منتشر شده است.

بر اساس این فهرست، در رشته «تاریخ» ۳۱ نشریه دارای اعتبار معرفی شده‌اند. ذیل گروه علوم انسانی، در رشته‌های «ادبیات و زبان‌ها» ۹۷ نشریه، «علوم سیاسی» ۵۱ نشریه، «علوم اجتماعی» ۹۰ نشریه، «علوم قرآن و حدیث» ۳۲ نشریه، «اخلاق» ۱ نشریه، «ادیان، مذاهب و عرفان» ۱۱ نشریه، «فلسفه و کلام» ۴۳ نشریه، «فقه و حقوق» ۴۰ نشریه، «روان‌شناسی» ۴۳ نشریه، «علوم تربیتی» ۵۵ نشریه، «کتابداری، آرشیو و نسخه‌پژوهی» ۱۶ نشریه، «تربیت بدنی» ۳۰ نشریه، «جغرافیا» ۵۳ نشریه، «اقتصاد» ۴۱ نشریه، «حسابداری» ۱۹ نشریه، «مالی» ۱۰ نشریه و رشته «مدیریت» نیز ۷۹ نشریه به عنوان نشریات دارای اعتبار این گروه معرفی شده‌اند.

این در حالی است که در گروه فنی و مهندسی و در هر یک از رشته‌های «برق و کامپیوتر»، «صنایع»، «عمران» و «فناوری اطلاعات» به ترتیب ۴۱، ۱۴، ۳۵ و ۹ نشریه دارای اعتبار معرفی شده‌اند. همچنین تعداد نشریات معتبر در رشته‌های «مکانیک»، «مهندسی دریا»، «مواد و متالوژی»، «مهندسی شیمی، نفت و پلیمر»، «مهندسی معدن»، «مهندسی زلزله»، «مهندسی آب»، «مهندسی پزشکی»، «پدافند غیرعامل» و گروه «میان‌رشته‌ای» به ترتیب ۳۸، ۵، ۳۰، ۲۹، ۹، ۳، ۴، ۱، ۳ و ۲ نشریه است. بدین ترتیب در مجموع گروه فنی و مهندسی، تعداد ۲۲۳ نشریه به عنوان نشریات دارای اعتبار معرفی شده‌اند.

در گروه کشاورزی، منابع طبیعی و دامپزشکی؛ ۲۱ نشریه در رشته «آب و خاک»، ۵ نشریه در رشته «اقتصاد کشاورزی»، ۱۱ نشریه در «اکولوژی»، ۱۳ نشریه در «باغبانی»، ۹ نشریه در «بیوتکنولوژی و ژنتیک گیاهی»، ۷ نشریه در «جنگلداری»، ۵ نشریه در «مکانیزاسیون کشاورزی»، ۳۶ نشریه در «زراعت»، ۱۵ نشریه در «گیاه‌پزشکی»، ۱۲ نشریه در «علوم دام»، ۱۱ نشریه در «شیلات»، ۲ نشریه در «صنایع چوب و کاغذ»، ۹ نشریه در «صنایع غذایی»، ۹ نشریه در «علوم ترویج»، ۱۷ نشریه در گروه «منابع طبیعی» و ۱۸ نشریه نیز در رشته «دامپزشکی» به عنوان نشریات معتبر معرفی شده‌اند.

در گروه علوم پایه، مجموع ۱۴۵ نشریه معتبر معرفی شده‌اند که تعداد آن‌ها به تفکیک رشته، از این قرار است: «علوم» ۳ نشریه، «هواشناسی» ۲ نشریه، «آمار» ۵ نشریه، «ریاضی» ۲۶ نشریه، «زمین‌شناسی» ۲۲ نشریه، «زیست‌شناسی» ۴۰ نشریه، «محیط زیست» ۱۲ نشریه، «شیمی» ۲۰ نشریه و «فیزیک» ۱۵ نشریه.

در گروه هنر و معماری نیز، ۱۴ نشریه در گروه «هنر» و ۲۴ نشریه نیز در رشته «معماری» به عنوان نشریات معتبر معرفی شده‌اند.

در فهرست نشریات علمی دارای اعتبار که به تازگی منتشر شده، هم‌چنین تعداد ۳۱ نشریه به عنوان نشریات لغو اعتبار شده به چشم می‌خورد.

لیست مجموع نشریات معتبر و لغو اعتبار شده از این قرار است.

منبع: ایسنا

نخستین شمارۀ نشریۀ رود (ویژۀ معرفی کتاب)

در تاریخ نشریات ایران، اخبار چاپ کتاب و معرفی آن اغلب جای خاص خودش را داشته است، اما همواره محدود به صفحات یا جزواتی بوده است. اما آنچه در حاشیه نشریات دیگر می‌نشیند، در رود در متن است. سراسر رود به معرفی کتاب اختصاص دارد و نه هیچ چیز دیگر؛ نه مصاحبه و میزگرد، نه مقاله و یادداشت و گفتار و جستار، نه داستان کوتاه و شعر، نه نامه‌های کوتاه و بلند به سردبیر و نه حتی نقد و بررسی، یا تحلیل و واکاوی و کالبدشکافی متن.
رود نشریه‌ای است برای کتاب و کتابخوان و کتابخوانی؛ نشریه‌ای اندر عوالم و احوال با کتاب به سر بردن و آیین و سلوک کتاب خواندن. کتاب‌ها در رود معرفی می‌شوند که خوانده شوند، نه برای آنکه خوانده نشوند و هشداری برای برحذرداشت خواننده باشند. بنابر این، کتاب معرفی شده از نظر معرفی کتاب‌نویس به اندازه‌ای مقبول بوده است که امتیاز معرفی شدن بیابد، اگر چه کم و کاستی آن هم مورد اشاره قرار گرفته باشد.

معرفی کتاب در بخش‌های متفاوت، به شکل‌های مختلف و با تمهیدهای گوناگون شاخه‌های نه‌گانه‌ی رود را می‌سازد: رودساز کلام آغاز است. رودک به معرفی کتاب‌های 80 کلمه‌ای، 150 و 220 کلمه‌ای اختصاص یافته است. رودآورد کتاب‌های منتشر شده در سال جاری را معرفی می‌‌کند و رودسنگ کتاب‌های سال‌های پیش را، که البته موجود هستند و مهم و درخور خوانده شدن. دورود به معرفی کتاب‌های پرفروش و کم‌فروش می‌پردازد. رودبار کارنامه قلمی متن آفرین است که هر شماره به کتاب‌های یک نویسنده/مترجم/شاعر اختصاص خواهد داشت. رودخانه معرفی کتابی است که هر ایرانی باید بخواند. در رودارود یک در میان به روایت ناشران کتاب و به بازخوانی معرفی کتاب‌های منتشرشده در نشریات قدیم پرداخته شده است. رودخوان، آخرین شاخه رود، به مسئله خواندن می‌پردازد، به آداب و آیین کتاب خواندن و عوالم و احوال آن، به اینکه چگونه و چه بخوانیم.

در دو شاخه اصلی بدنه رود، با عنوان رودآورد و رودسنگ، هر نویسنده‌ای، نه به مدد روش‌های استاندارد شده‌ ماشینی، بلکه بنا به سائقه‌ی دریافت خود از اهمیت کتاب و ضرورت خوانده شدن آن، آن طور که دانسته‌ها و تجربه‌هایش در امر کتاب حکم می‌کند و وقوف و اشرافش بر موضوع و زمینه بحث اقتضاء، به معرفی کتاب برگزیده‌اش می‌پردازد.

بنابر آنچه رفت، رود نشریه‌ای است برای معرفی کتاب به همه کسانی که دریافته‌اند همیشه میان آنچه می‌خوانیم و آنچه باید بخوانیم فاصله است، و این فاصله را معرفی کتاب می‌تواند پر کند. معرفی کتاب کمک می‌کند پیش از خواندن کتاب‌ها را ارزیابی کنیم و مهم‌تر اینکه موجب می‌شود در زمینه‌ای که تا به حال مطالعه نکرده‌ایم و خیال آن را هم نداریم، زمینه‌ای که تا به حال فکر می‌کردیم به ما مربوط نیست، ربط و پیوندهایی عمیق با نیازهای ادراکی و انسانی‌مان بیابیم. یعنی دریابیم که این زمینه‌ جدید مطالعه چقدر ما را در دستیابی به فهمی مستقل و دریافتی از آن خود یاری می‌رساند، و چقدر ما را برای ایجاد خلوتی غنی و سازنده خلاقیت می‌بخشد. حتی باعث می‌شود دریابیم که به زمینه‌های جدید مطالعه هم، بر خلاف تصور اولیه‌مان؛ علاقه‌مند یا کنجکاویم؛ و ببینیم که زمینه‌های تازه گشوده شده‌ کتاب، حتی بیش از کتاب‌هایی که همیشه عادت به خواندنش داشتیم، واسطه‌ای برای والایش «خود»، رشد فردی‌مان، کشف معنی و کسب معرفت‌اند.

در رود کسانی نوشته‌اند و به معرفی کتاب دست برده‌اند که چند دهه است می‌نویسند و خوانندگانی گردآمده بر دایره‌ی قلم دارند. البته کم‌ترین فضیلتشان این است که استاد دانشگاه بوده اند، PHD دارند و مُعنوَن به عنوان دکترند. اما نه عناوین مولانا و حکیم قدیم و نه عناوین استاد و دکتر متداول امروز، هیچ‌یک در رود تداول ندارد. رود جایی است که افراد را تنها به نامشان می‌خوانیم، نام منهای القاب و عناوین. در اینجا آنکه نام آور است و آنکه کمنام، تن به آب یک رود زده‌اند. رود جایی است برای تن به آب کتاب زدن.

رود با مبلغ 35 هزار تومان در کتابفروشی ها از هفته دوم فروردین و در سایت آثار برتر از شنبه هفدهم فروردین 1398 به فروش می رسد. برای خرید نشریه رود اینجا را کلیک کنید.

 

مدل ایرانی پیوند کلیه؛ تنها راه‌حل رفع یک بحران جهانی

دکتر ناصر سیم فروش پایه‌گذار “پیوند نوین و پیشرفته کلیه”  که با راه‌اندازی شیوه نوین پیوند کلیه از فرد زنده غیرفامیل یا همان مدل ایرانی پیوند کلیه، علم پیوند ایران را به یک الگوی مورد توجه کشورهای دنیا تبدیل کرده است، با اشاره به مزایای پیوند کلیه از فرد زنده غیرفامیل، گفت: امروز مساله پیوند و کمبود کلیه پیوندی به یک معضل بزرگ جهانی تبدیل شده و بنابراین باید در کنار توجه به پیوند از مرگ مغزی، پیوند کلیه از فرد زنده غیرفامیل را نیز همچنان با قوت پیگیری و حفظ کنیم.

دکتر ناصر سیم فروش به بهانه روز جهانی کلیه در گفت‌وگوی تفصیلی با ایسنا، با تاکید بر اهمیت پیوند کلیه از اهدا کننده زنده غیر فامیل در پیوند کلیه و “مدل ایرانی  پیوند”، اظهار کرد:  پیوند کلیه مدل ایرانی یکی از افتخارات کشور است. این نوع پیوند موافقین و مخالفینی در داخل و خارج از کشور دارد و اگر با کارشکنی‌ها ذره‌ای اختلال در این پروسه ایجاد شود، نصف پیوند ما از بین رفته و با افزایش قطعی لیست انتظار مانند اکثر کشورها، موجب مرگ بیماران دیالیزی می‌شود. بنابراین باید با فرهنگ‌سازی و حمایت بیشتر، از ایجاد اختلال و مشکل برای پیوند زنده کلیه جلوگیری کنیم.

وی افزود:علاوه بر مزایای بیشمار پیوند از فرد زنده، مساله دیالیز نیز وجود دارد که هم  از منظر اقتصادی و سختی‌های آن برای بیمار و هم از منظر مرگ و میر، اصلا به صرفه نیست؛ بنابراین کشور ما باید به عنوان بنیانگذار و آغاز کننده شیوه جدید پیوند از فرد زنده غیرفامیل باید از دستاورد خود حمایت کند.

سیم فروش با تاکید بر اهمیت پیوند از دهنده مرگ مغزی، تاکید کرد: اگرچه باید برای افزایش متقاضی اهدا از جسد نیز بیش از پیش فرهنگ سازی شود، ولی هنوز هیچ کشوری از طریق اهدا با مرگ مغزی خودکفا نشده و نیاز به پیوند کلیه از فرد زنده هر روز بیشتر احساس می‌شود.

وی با تاکید بر اینکه همچنین در روش پیوند از فرد زنده بیشترین و کامل‌ترین حمایت‌ها از فرد دهنده صورت می‌گیرد، گفت: بر خلاف شایعات بدون پایه علمی، حمایت‌ها تا جایی است که دهنده با سلامت کامل و بدون  مشکل از بیمارستان مرخص شود. علاوه بر این برای اهداء کلیه در مرکز لبافی نژاد همیشه از روش جدید لاپاروسکوپی استفاده می‌شود و بهترین مراقبت از اهداکننده به عمل می‌آید.

عمر بیشتر کلیه پیوندی از دهنده زنده

رییس بخش جراحی پیوند کلیه بیمارستان شهید لبافی‌نژاد با بیان اینکه متوسط عمر کلیه پیوندی از دهنده زنده حدود ۱۵ سال و از دهنده مرگ مغزی حدود ۱۰ سال است، عنوان کرد: در پیوند کلیه از فرد مرگ مغزی شده نیاز به پیوند دوم و سوم بیشتر است. همچنین در روش پیوند از جسد ان‌شاء الله با کم شدن تصادفات با بستن کمر بند ایمنی مجبور به استفاده از کلیه‌های با کیفیت پایین‌تر از بیماران دارای بیماری‌های زمینه‌ای و یا سکته قلبی و دارای فشارخون خواهیم شد و بنابراین کیفیت کلیه اهدایی به نوعی تضمین نشده است، در حالیکه در پیوند از فرد زنده تمام سابقه بیماری در دهنده کلیه بررسی می‌شود و بنابراین اهداکننده از سلامت کامل برخوردار است.

بنیانگذار روش نوین پیوند کلیه ایران با اشاره به سایر مزایای پیوند کلیه مدل ایرانی، اظهار کرد: شاید همه این مساله را ندانند، ولی واقعیت این است که طول عمر متوسط یک اهداکننده زنده از متوسط جامعه بیشتر است، علت آن هم این است که فرد اهداکننده از بین افراد سالم و فاقد هر نوع سابقه بیماری خاص انتخاب می‌شود؛ به گونه ای که از ۵ هزار پیوند کلیه صورت گرفته در مرکز ما حتی یک مورد هم مرگ و میر نداشتیم. مرگ و میر اهده کننده زنده در دنیا هم بسیار کم  و در حدود ۳ در ۱۰ هزار اعلام شده است.

به گفته وی، این روش مزایای اجتماعی دیگری نیز دارد؛ اغلب اهداکنندگان و گیرندگان با هم وارد رابطه دوستانه شده و گاها به داد هم می‌رسند. همین چند وقت پیش یکی از بیماران پیوند شده ۱۰ سال پیش را دیدم که می‌گفت برای اهدا کننده وانت گرفته و هنوز نیز هر جا که نیاز باشد به مشکلات مالی وی رسیدگی می‌کند. یا به عنوان نمونه، یک خانم ۱۸ یا ۱۹ ساله که سال‌ها در این مرکز دیالیز می‌شد، سرانجام موفق به دریافت کلیه شد که علیرغم پرداخت ۱۸ میلیون تومان به انجمن پیوند، برای کمک به اداره زندگی اهداکننده یک پراید نیز خریداری کرده بود.

هزینه پیوند کلیه، یک هفتم هزینه دیالیز

وی همچنین در ادامه با اشاره به مزایای پیوند در مقایسه با دیالیز، اظهار کرد: هزینه پیوند کلیه تقریبا یک هفتم دیالیز است و عوارض و سختی‌های آن نیز برای بیمار بسیار کمتر است. همچنین پیوند کلیه برای بسیاری از بیماران به خصوص کودکان تنها گزینه است و اگر در زمینه پیوند از ابتکارات مختلفی مانند آغاز پیوند از غیرفامیل و جسد استفاده نمی‌کردیم، امروز بسیاری از بیماران خود را از دست می‌دادیم، ولی امروز به جایی رسیده‌ایم که کوتاه‌ترین لیست انتظار برای پیوند کلیه را در دنیا داریم.

به گفته وی، امروز در امریکا بالای ۱۱۰هزار نفر در لیست انتظار پیوند هستند و سالی بین ۵ تا ۷ هزار نفر در انتظار پیوند جان خود را ازدست می‌دهند؛ درحالیکه زمان انتظار برای پیوند در امریکا بین ۴ تا ۱۲ سال است. این زمان در ایران برای پیوند از فرد زنده تقریبا شش ماه و از مرگ مغزی حدود یک سال است.

وی در ادامه تاکید کرد: اهدا کنندگان کلیه با هر انگیزه‌ای همگی از نظر بنده قهرمانند، ما نباید در زندگی خصوصی افراد دخالت کرده و اهداف شخصی اهداکننده را تحقیر کنیم. در همه جای دنیا این یک فرهنگ شایسته است، در مورد اهدای کلیه نیز مبلغی در قبال نجات جان فرد پرداخت می‌شود که کار شایسته‌ای است.

حمایت و تشویق کشورهای پیشرفته از اهداکنندگان کلیه

سیم فروش با اشاره به اقدامات کشورهای پیشرفته در زمینه اهدای کلیه، تصریح کرد: در کشور آمریکا با این همه پیشرفت ۴۵ درصد پیوندها و در ترکیه ۸۰ درصد پیوندها از فرد زنده است؛ یا به عنوان نمونه در کشوری مانند هلند به جای گیرنده، دولت برای تشویق اقدام خداپسندانه اهدا، سه ماه مرخصی با حقوق به دهنده ارایه کرده و تا پایان عمر بیمه‌اش می‌کند.

وی ادامه داد: اگرچه مدل ایرانی پیوند کلیه یعنی پیوند از فرد زنده غیرفامیل و هدیه ایثار در برخی کشورها به صورت الگو مطرح شده، ولی متاسفانه هنوز در برخی استان‌های کشور خودمان مخالفانی دارد؛ به عنوان نمونه در برخی از دانشگاه‌های ایران پیوند کلیه را تنها از فرد زنده فامیل و یا مرگ مغزی انجام می‌دهند که این مساله باعث طولانی شدن لیست انتظار در آن استان‌ها شده است و به این ترتیب بیماران مستاصل برای پیوند به تهران یا سایر استان‌ها می‌روند.

وی با بیان اینکه اهدا از فامیل بدترین نوع اهدا از نظر سلامت اهداکننده است، گفت: چراکه زمینه فامیلی که باعث نارسایی کلیه بیمار شده ممکن است در اهداکننده فامیل نیز وجود داشته باشد، این مساله را بنده در کنگره جهانی اهدای کلیه مطرح کردم و امروز بعد از ۲۰ سال دانشگاه جانز هاپکینز به عنوان بزرگ‌ترین دیتا، در انجمن جهانی کلیه سال گذشته  آمار اهدا کنندگان را بررسی کرده و نشان داد که بیشترین ضعف و نارسایی کلیه در دهندگان فامیلی بوده، درحالیکه این مساله در دهندگان غریبه به دلیل نبود ارتباط ژنتیکی، بسیار کمتر دیده شده است.

بحران کمبود کلیه در امریکا و اروپا

سیم فروش با بیان اینکه مدل ایرانی پیوند کلیه امروز در اکثر مراجع علمی مورد توجه و بررسی قرار گرفته است، اظهار کرد: اکثر کشورهای اروپایی و آمریکایی به شدت با بحران کمبود کلیه روبرو هستند تا حدی که  سالانه حدود هزار نفر از امریکا  برای دریافت کلیه پیوندی در بدترین شرایط ممکن به کشورهایی مانند پاکستان، فیلیپین و یا چین می‌روند.

ماجرای ممنوعیت پیوند کلیه از خارجی‌ها در ایران

وی با بیان اینکه در گذشته پیوند کلیه از فرد خارجی نیز در داخل کشور انجام می‌شد، ادامه داد: در آن زمان گیرنده فقط از هموطن خود می‌توانست کلیه بگیرد و اهدا از ایرانی به خارجی  اکیدا ممنوع بود. بنابراین پیوند کلیه تنها از هموطن امکان‌پذیر بود. مثلا با وجود بیش از دو میلیون مهاجر افغان در کشور تا به امروز حتی یک افغانستانی به ایرانی کلیه اهدا نکرده و بر اساس قانون افغان به افغان و ایرنی به ایرانی کلیه اهدا می‌کند.

وی با بیان اینکه خوشبختانه با تصویب قانونی در کشور ما پیوند کلیه از  خارجی بطور کلی  ممنوع شده است، افزود: همچنین با تصویب این قانون هیچ فرد خارجی برای اهدا یا دریافت کلیه وارد کشور ما نشده و بازار خرید و فروش کلیه همچون کشورهای پاکستان، فیلیپین و غیره در کشور ما ایجاد نشده است.

ارزان‌ترین پیوند با بهترین نتیجه

استاد ممتاز دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در ادامه خاطرنشان کرد: با این ابتکارات افتخار آفرین، امروز دارای ارزان‌ترین پیوند با بهترین نتیجه در سطح جهان هستیم؛ به گونه‌ای که حدود ۹۵ درصد پیوندها موفقیت آمیز بوده و کلیه  نتایج ما و گزارشات کار در مرکز ثبت پیوند هایدلبرگ آلمان CTS ثبت شده است.

وی با تاکید بر اینکه تشویق پیوند کلیه از فرد زنده مانع رشد پیوند از مرگ مغزی نیست، گفت: اهدای عضو از مرگ مغزی نیز باید تشویق و پیگیری شود به خصوص برای پیوند کبد، پانکراس، قلب و غیره، ولی در مورد پیوند کلیه پیوند از جسد به تنهایی پاسخگو نیست. البته ما نیز در مرکز لبافی نژاد پیوند کلیه از جسد را در دستور کار خود داریم تاجاییکه آمار مرکز  ما در پیوند کلیه از جسد در تهران اول است. به عنوان نمونه عید سال گذشته اکثر پرسنل پیوند در مرکز حضور داشته و تعطیلی نداشتند؛ چراکه هدف این بود تا هیچ کلیه اهدا شده از مرگ مغزی به هدر نرود.

مخالفان مدل ایرانی پیوند کلیه

سیم فروس در بخش دیگر این گفت و گو با انتقاد نسبت به برخی مخالفت‌ها درباره پیوند کلیه مدل ایرانی در داخل و خارج از کشور، گفت: متاسفانه برخی به شدت مخالف این نوع پیوند بوده و به موافقین و مجریان این طرح نیز تا کنون بسیار توهین شده است. در حالیکه نزدیک به ۳۰ سال پیش رییس جمهور وقت مرحوم هاشمی رفسنجانی مبلغ یک میلیون تومان برای تشویق اهدا کننده زنده اختصاص دادند، بنابراین اقدامی قانونی بوده و همچنین مورد تایید مراجع عظام بوده؛ چراکه این اقدام برای نجات جان بیماران بوده و آن را اقدامی پسندیده دانسته‌اند. می‌توان این فتوا را در اینترنت مشاهده کرد.

رئیس قطب اورولوژی ایران و متخصص جراحی پیوند کلیه ایران، بسیاری از مطالب کذبی که در این ارتباط منعکس می شود را با منشاء خارج کشور دانست و گفت: اکثر این مطالب بر پایه حسادت نسبت به پیشرفت‌های پیوند ایران است. من این افراد را می‌شناسم و پزشکانی هستند در خارج از کشور که مرتب علیه پیوند کلیه مدل ایرانی مطلب نوشته و بیانیه صادر می‌کنند، در حالیکه پیوند زنده کلیه از غیرفامیل یا همان مدل ایرانی پیوند، تنها با هدف نجات جان بیمار آغاز شد و بسیاری از دانشمندان اخلاق و پیوند به شدت از آن دفاع کرده و آن را تنها راه کوتاه‌تر کردن لیست انتظار دانسته و بی‌تفاوتی نسبت به مرگ بیماران در لیست انتظار را غیر اخلاقی‌تر می‌دانند. امروز نیز در اکثر دنیا به عنوان الگو از آن یاد می‌شود.  اگر اینکار یعنی پیوند از زنده غیر فامیل در کشور ما انجام نمی‌شد، ۴۵ هزار بیمار دیالیزی جان خود را از دست داده بودند.

لزوم فرهنگسازی برای حفظ پیوند مدل ایرانی پیوند کلیه

سیم فروش ادامه داد: بنده پیش از این زیاد درباره تشویق اهدای کلیه صحبت نمی‌کردم، ولی امروز نیاز به دفاع از این دستاورد و فرهنگسازی برای توسعه این شیوه را احساس می‌کنم. برخی مطرح می‌کنند که اهدای کلیه فقط به خاطر فقر افراد است و آبروی نظام را می‌برد، ولی می‌دانیم که فقر در همه جای دنیا وجود دارد، مثلا همین چند وقت پیش چندین نفر کارتن خواب در امریکا و اروپا به خاطر سرما جان خود را از دست دادند. بنابراین این صحبت‌ها فقط از روی بی‌تفاوتی به جان بیماران دیالیزی بوده و آگاهانه یا ناآگاهانه با هدف تخریب دستاوردهای پیوند کلیه مدل ایرانی مطرح می‌شود.

این استاد پیشکسوت دانشگاه ادامه داد: از آنجاکه عمل اهداء کلیه به نجات جان انسان‌ها و به خصوص کودکان در انتظار پیوند منجر می‌شود، از نظر ما قابل قبول است، علاوه بر این اکثر اهداکنندگان نسبت به این اقدام خود باطنا نیز احساس رضایت قلبی دارند؛ چراکه باعث نجات جان انسان‌ها می‌شوند.

پیوند کلیه مدل ایرانی هم شرعی است و هم قانونی

سیم فروش با بیان اینکه پرداخت پول در ازای اهدای کلیه از سوی مراجع تقلید نیز مجاز اعلام شده است، افزود: با این حال برخی افراد، پزشکان و رسانه‌ها این مساله را به صورت معکوس مطرح کرده و اقدام افراد برای اهدا را تحقیر می‌کنند و به همین دلیل اهدا کننده احساس شرم کرده و خود را مخفی می‌کند. در حالیکه اهدا کننده باعث نجات جان یکی از اعضای خانواده‌ای شده که حاضرند برای نجات جان عزیز خود دست به هرکاری بزنند. خیلی وقت‌ها، دهنده‌ها با شنیدن اینکه امکان اهدا ندارند، بسیار ناراحت می‌شوند؛ چراکه این کار را در راه رضای خدا انجام می‌دهند.

این فوق تخصص اورولوژی با با بیان اینکه بنابراین پیوند کلیه مدل ایرانی هم شرعی است و هم قانونی، ضمن تشریح پروسه اهدا، افزود: در این پروسه هم گیرنده و هم دهنده به صورت جداگانه ثبت نام می‌کنند و در نهایت مشخص نیست که کدام کلیه به گیرنده پیوند زده می‌شود.

وی افزود: از طرف دیگر با این پروسه یک کار ایمونولوژیک انقلابی در حال رخ دادن است؛ چراکه طی آن هم خون دهنده و هم گیرنده از نظر ایمونوژیک بررسی شده و بر اساس نظر متخصص ایمونولوژی بهترین دهنده برای فرد گیرنده انتخاب می‌شود تا احتمال پس زدگی کلیه پیوندی به حداقل ممکن برسد.

استاد ممتاز دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با اشاره به سایر مسایل مطرح شده از سوی مخالفین طرح پیوند کلیه مدل ایرانی، اظهار کرد: مباحثی که در رابطه با مسایل اخلاقی پیوند کلیه ازغیرفامیل و یا خرید و فروش کلیه مطرح می شود صحیح نیست، چراکه آگهی خرید و فروش کلیه در ایران ممنوع و و اهداکنندگان تنها می توانند از طریق ثبت نام در انجمن حمایت از بیماران کلیوی اقدام کنند.

 ممنوعیت درج آگهی خرید و فروش کلیه و برخورد با خاطیان

وی با بیان اینکه نباید مسایل را احساسی کنیم، گفت: باید از دستاوردهای خود حفاظت کرده و به بهسازی روش کمک کنیم که تمام این کارها انجام شده، به عنوان نمونه ناشناس بودن دهنده برای گیرنده که عملا اگهی را برای پیوند کلیه بی‌اثر میکند، غیرقانونی بودن و ممنوعیت درج آگهی خرید و فروش کلیه طبق مصوبه وزارت بهداشت و جریمه و برخورد جدی با خاطیان برخی از کارهایی است که در این رابطه در فضای مجازی نیزانجام شده است.

وی با تاکید بر اینکه چیزی تحت عنوان خرید و فروش غیرقانونی کلیه و انجام عمل های جراحی زیرزمینی در جامعه ما وجود ندارد، تصریح کرد: پیوند کلیه تنها در مراکز درمانی دولتی و در صورت وجود معرفی نامه انجمن حمایت از بیماران کلیه انجام می شود و معرفی اهدا کننده به گیرنده در نوبت، فقط توسط انجمن حمایت از بیماران کلیوی انجام می شود.

وی با اشاره به وجود مخالفت‌هایی نسبت به پیوند ایرانی در داخل و خارج از کشور، تصریح کرد: با این وجود پیوند ایرانی در تمام نقاط دنیا طرفداران زیادی دارد، همین اواخر یک خانم دکتر امریکایی به همراه یک پزشک ایرانی برای بازدید از پروسه پیوند مدل ایرانی از کشور ما بازدید داشت و در بازگشت از این روش تمجید زیادی کرده، این استاد اخلاق پزشکی دانشگاه میشیگان می گفت که دو نفر از دوستان نزدیکش به خاطر ماندن در لیست انتظار پیوند و نرسیدن کلیه اهدایی جان خود را از دست دادند. وی همچنین در برنامه معروف TED MED از مدل ایرانی تمجید کرده و از آنجاکه بیش از ۱۱۰ هزار نفر در امریکا در لیست انتظار پیوند هستند، در همین رابطه طرح حمایت مالی از دهنده کلیه به مجلس امریکا اخیرا توسط عده ای از جامعه شناسان و متخصصین اخلاق پزشکی ارایه شده است.

وی ادامه داد: در همین راستا استاد معروف دانشگاه سنت لوییس امریکا می گوید با اینکه ما از نظر سیاسی با ایران مخالفیم، بهتر است خود را به کوری نزنیم و از تجربه موفق ایران در نجات جان بیماران استفاده کنیم. پروفسور جان بری استاد و رییس بخش پیوند اعضا دانشگاه اورگون امریکا که یکی از بزرگترین نام‌ها در پیوند کلیه است، می‌گوید شاید ۱۰ سال طول بکشد تا مدلی شبیه مدل ایران در امریکا برای جلوگیری از مرگ بیماران در لیست انتظار ایجاد شود.

سیم فروش در خاتمه خاطرنشان کرد: اینگونه طرح ها همه برای حمایت از پیوند کلیه از فرد زنده ارایه شده و نشان دهنده مقبولیت وجهه انسانی این طرح است. بنابراین ما به عنوان بنیانگذار و آغاز کننده این شیوه پیوند باید از این  دستاورد کشور خود حمایت کنیم.

منبع: ایسنا

محک، الگویی برای سازمانهای مردم نهاد ایرانی

پنجمین همایش بین‌المللی مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها پایان یافت
گام جدید محک در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی با تحقق اصول شفافیت و پاسخگویی

پنجمین همایش بین‌المللی مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها در راستای مجموعه اقدامات محک که به مناسبت روز جهانی سرطان کودک برنامه‌ریزی شده بود، 6 اسفند ماه با محوریت «مدل‌های برنامه‌ریزی، مدل‌های اجرا و استاندارهای گزارش‌دهی» در مؤسسه خیریه محک برگزار شد. در این رویداد تخصصی مهندس احمد پورفلاح، عضو هیأت امنا محک؛ دکتر آراسب احمدیان، دبیر همایش؛ دکتر مارتین سدل مایر، معاون محصولات و خدمات انجمن جهانی مدیریت پروژه(IPMA)؛ دکتر کریستف هاملمن، نماینده مقیم سازمان بهداشت جهانی در ایران(WHO)؛ دکتر عباس هشی، عضو هیأت علمی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتی؛ لیز کینگو، مدیرعامل آژانس بین‌المللیGlobal Compact؛ ویل پارکس، نماینده صندوق کودکان ملل متحد(UNICEF)؛ دکتر حامد شادکام، مدیرعامل کرمان خودرو؛ مهندس غلامرضا صفاکیش، معاون بخش آموزش و مدیران جوان انجمن جهانى مدیریت پروژه(IPMA)؛ دکتر نسرین نورشاهی، رئیس مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی؛ ایوان شوپر، استاد دانشگاه علوم کاربردی برلین(HTW)؛ صبا کامکار، مدیر واحد نوآوری و توسعه محک؛ شریف نظام‌مافی، رئیس اتاق بازرگانی ایران و سوئیس؛ دکتر علیرضا شیخ، عضو هیأت علمی و معاون مالی اداری دانشکده مدیریت، علم و فناوری دانشگاه صنعتی امیرکبیر؛ فرید بیدگلی، مدیر منطقه‌ای شرکت رُش در ایران(Roche) حضور داشته و به ارائه سخنرانی پرداختند.

محک الگویی برای دیگر سازمان‌هاست
قدرشناسی یکی از ارزش‌های اصلی مؤسسه خیریه محک در کنار شفافیت و پاسخگویی است، بر همین اساس مهندس احمد پورفلاح، عضو هیأت امنای محک ضمن خوشامدگویی به تمامی اعضای خانواده بزرگ محک در خصوص برگزاری پنجمین دوره از همایش‌های مسئولیت اجتماعی محک گفت: «فلسفه وجودی محک خدمت‌رسانی به کودکان مبتلا به سرطان و خانواده‌هایشان است. عشق و علاقه در این مسیر با شفافیت در فعالیت توانست در قلب مردم جای گیرد تا جایی که دانش‌آموزان و کارمندان در نقاط کمتر بهره‌مند شهر تهران و اقشار متوسط به این مؤسسه پیوستند.»
دبیر چهار دوره پیشین همایش مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها افزود: «آنچه کمبودش در طول سال‌های فعالیت محک، احساس می‌شد حضور بخش بنگاه‌داران کشور بود. اگرچه نهادهای اقتصادی از دیرباز و در سیر تاریخی ایران با وقف آب انبارها و احداث کاروانسرارها و یتیم‌خانه‌ها اقدام به کار خیر می‌کردند، اما به رغم دغدغه‌های مختص خود با فاصله به این حرکت بزرگ اجتماعی پیوستند. امروز با افتخار پنجمین همایش بین‌المللی مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها در محک در حالی برگزار می‌شود که الگویی برای دیگر سازمان‌ها است. اتاق‌های بازرگانی ایران و شهرستان‌ها به عنوان نماینده بخش خصوصی از فعالیت محک در عرصه مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها حمایت می‌کنند و تلاش می‌کنند تا پل ارتباطی میان این مؤسسه خیریه و ترویج مفهوم ارزشمند مسئولیت اجتماعی باشند.»

مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها بایستی به زنجیره ارزش‌های سازمان بیفزاید
مؤسسه خیریه محک در مقدمه اولین برنامه استراتژیک خود که در سال 1385 تدوین شده بر اهمیت پرداختن به مفهوم مسئولیت اجتماعی(CSR) توسط سازمان‌های مردم‌نهاد و بنگاه‌های اقتصادی تأکید کرده و در گام اول با برگزاری دو دوره نخست از همایش‌های مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها، بیشتر به ترویج این مفهوم و ورود به ادبیات موضوع پرداخته است. همچنین در همایش سوم به بررسی جایگاه این موضوع در فضای بین‌المللی به ویژه از زاویه نگاه اصول پایداری نهاد بین‌المللی گلوبال کامپکت(Global Compact) سازمان ملل متحد پرداخت و در چهارمین دوره از این همایش با رویکردی کاربردی، پروژه‌های عملی مسئولیت اجتماعی در حوزه ملی و بین‌المللی و تبادل تجربیات در این زمینه را بررسی کرد. در همین راستا دکتر آراسب احمدیان ضمن خوشامدگویی و قدردانی از حضور صاحبان صنایع، اعضای اتاق‌های بازرگانی، نمایندگان بنگاه‌های اقتصادی، اساتید و دانشجویان حوزه مدیریت و اقتصاد، سازمان‌های مردم‌نهاد و مؤسسات همکار بین‌المللی در این همایش با ارائه گزارشی جامع در خصوص فعالیت‌های محک گفت: «یکی از مأموریت‌های محک ترویج اندیشه والای کمک به همنوع است و انتظار می‌رود که این رسالت به توسعه مفهوم جدیدی از نیکوکاری شرکتی بپردازد.»
وی افزود: «مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها با سه رویکرد کلی شرکت‌ها و بنگاه‌ها (استراتژی)، دانشگاه‌ها (زنجیره ارزش) و استانداردها (توسعه پایدار) روبروست. براساس دیدگاه پورتر، اقتصاددان و برنامه‌ریز استراتژیک بنام، ورود به مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها بایستی به زنجیره ارزش‌های سازمان بیفزاید.»

احمدیان به بیان سه سطح از مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها پرداخت و گفت: «مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها در سه سطح مشارکت خیرخواهانه، مدیریت ریسک و خلق ارزش افزوده انجام می‌شود. در نخستین شرایط مدیر سازمان نسبت به این موضوع علاقه‌مند است. در مدیریت ریسک، شرکت‌ها به منظور پوشش ریسک‌هایشان به موضوع مسئولیت اجتماعی توجه می‌کنند اما در سطح خلق ارزش افزوده، رقابت‌پذیری سالم بنگاه‌ها در محیط کسب و کار صورت می‌پذیرد. آثار عملیاتی این سه سطح متفاوت است که از سطوح کم به سطوح پایدار می‌رسد.»
احمدیان در پایان گفت: «در محک تلاش کرده‌ایم تا از سطح اول حرکت و به سومین سطح برسیم و محک حلقه ارتباطی به منظور رساندن افراد از سطحی‌ترین نوع مشارکت به حالت ایده‌آل آن باشد.»

طراحی چارچوب حرفه‌ای در ایجاد شاخص‌های سنجش پروژه‌های انجام شده منطبق با اهداف توسعه پایدار
مؤسسه خیریه محک به منظور اطمینان از اثربخشی فعالیت خود و همچنین انتخاب بهترین شیوه کاری در تحقق مأموریت خود در حمایت همه‌جانبه از کودکان مبتلا به سرطان و خانواده‌هایشان، می‌کوشد تا به صورت داوطلبانه خود را در معرض سنجش استانداردهای بین‌المللی قرار دهد. در همین راستا این مؤسسه خیریه به عنوان اولین سازمان غیردولتی خاورمیانه در سال 1397 موفق به دریافت بالاترین رتبه در آخرین دوره ارزیابیNGO Benchmarking شرکت بازرسی بین‌المللیSGS پس از یک دهه تلاش مستمر در مسیر بهبود عملکرد خود در این ارزیابی شد و رتبه نخست را در میان سازمان‌های مردم‌نهاد معتبر در جهان کسب کرد. دریافت نشان طلا انجمن بین‌المللی مدیریت پروژه(IPMA) در بخش پروژه‌های توسعه پایدار برای راه‌اندازی «مرکز پذیره‌نویسی سلول‌های بنیادی خون‌ساز محک» که در سال 2018 پس از دریافت نشان طلا این انجمن در پروژه‌های بشردوستانه در سال 2014 شد، از جمله موفقیت‌های این مؤسسه در تحقق مأموریتش است.

دکتر مارتین سدل‌مایر، معاون محصولات و خدمات انجمن جهانی مدیریت پروژه(IPMA) با معرفی فعالیت‌های این انجمن در خصوص اقدامات مسئولیت اجتماعی آن گفت: «انجمن بین‌المللی مدیریت پروژه متشکل از 71 عضو فعال، از سال 1965 تأسیس شده است. این انجمن تلاش می‌کند تا به عنوان یک شبکه بین‌المللی متمرکز بر مدیریت پروژه نه تنها به ارائه ابزارها و روش‌های مدیریت در این حوزه و ارزیابی نمونه پروژه‌های موفق در قالب جایزه جهانی این انجمن بپردازد که به آموزش مدیران و سازمان‌ها در حوزه دانش مدیریت پروژه نیز توجه دارد.»
وی افزود: «علاوه بر این موضوعات سعی می‌شود تا این انجمن در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی خود با طراحی چارچوب رفتار اخلاقی و حرفه‌ای در ایجاد شاخص‌های سنجش و ارزیابی از پروژه‌های انجام شده منطبق با اهداف توسعه پایدار عمل کند. به عبارت دیگر می‌کوشد تا با حفظ اعتبار و تعهد به مالکان هر پروژه و با مسئولیت‌پذیری در قبال ذیربطان و جامعه در حوزه آموزش و حفظ محیط‌زیست فعالیت کند.»

محک سازمانی است که به مسئولیت اجتماعی خود عمل می‌کند
دکتر هاملمن، نماینده مقیم سازمان جهانی بهداشت(WHO) در ایران با اشاره به موضوع سلامت در این سازمان و ارتباط آن با مسئولیت اجتماعی گفت: «سیزدهمین برنامه سازمان جهانی بهداشت برای سال‌های 2019 تا 2023، در سال گذشته در طول گردهمایی بهداشت جهانی تدوین گردید و استراتژی پوشش خدمات سلامت، اورژانس و اولویت‌های تندرستی را در برنامه کار خود قرار داد. همچنین با توجه به سومین هدف از اهداف برنامه توسعه پایدار(SDGs) که به موضوع سلامت اشاره دارد می‌توان با همراهی دیگر نهادهای فعالی چون نهاد بین‌المللی حمایتگری مالی سازمان ملل در تحقق و پوشش سلامت در زندگی افراد جامعه گام برداشت.»
وی افزود: «بر همین اساس انطباق فعالیت‌های یک سازمان و عملکرد آن با رویکرد مسئولیت اجتماعی یک امر ضروری است. در نتیجه این امر است که در زمان توجه به مقوله مسئولیت اجتماعی، سازمان‌ها با پاسخگویی و شفافیت در ارائه گزارشات عملکرد خود مواجه می‌شوند که در  این باره محک توانسته است با ارائه گزارش بر اساس مدل گزارش‌دهی بین‌المللی GRIدر سه حوزه اقتصادی، اجتماعی و محیط‌زیست به عنوان سازمان‌ مردم‌نهادی که به مسئولیت اجتماعی خود عمل می‌کند در جهان شناخته شود.»

ایجاد و حفظ ارتباطات بین‌المللی با گزارش‌دهیGRI
استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی(IFRS)، به مجموعه‌ای از استانداردهای حسابداری گفته می‌شود که توسط هیأت استانداردهای حسابداری بین‌المللی(IASB) تدوین شده‌اند و به صورت یک زبان مشترک حسابداری عمل می‌کنند. هدف از این استانداردها، تهیه صورت‌های مالی شرکت‌های سهامی در قالب یک استاندارد جهانی است. در این خصوص دکتر عباس هشی، عضو هیأت علمی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتی با تأکید بر اهمیت ارائه گزارش‌های استاندارد مالی و مالیاتی گفت: «گزارش‌دهیGRI بر اساس یک استاندارد مستقل جهانی است که با هدف آگاه‌سازی فعالان اقتصادی، دولت‌ها و سایر سازمان‌ها جهت درک و اطلاع‌رسانی تأثیر فعالیت آنها بر روی مسائلی چون حقوق بشر و محیط‌زیست صورت می‌گیرد. از این رو بهره‌مندی سازمان‌های خیریه‌ای چون محک از گزارش‌دهی شفافی چونGRI  می‌تواند در شرایط کنونی جهت ایجاد و حفظ ارتباطات بین‌المللی، آینده‌نگری و توسعه ارتباطات با ذیربطان و حفظ اعتماد ایشان اتفاق بیافتد.»
وی افزود: «از سوی دیگر از آنجایی که مسأله اصلی ارائه گزارش روشن در خصوص نحوه تأمین منابع و چگونگی صرف آن در سازمان‌هاست، گزارش‌دهی به شیوه این استاندارد علاوه بر تحقق اصول پاسخگویی و شفافیت موجب حفظ اعتماد و مبارزه با فساد خواهد شد.»

استحکام زنجیره دستیابی به اهداف جهانی به وسیله شبکه‌های ملی
محک به عنوان سازمانی‌ مردم‌نهاد از سال 2016 به عضویت نهاد بین‌المللی گلوبال کامپکت(Global Compact) سازمان ملل متحد درآمده است. عضویت در این نهاد زمینه‌ای را برای دسترسی به دانش و اطلاعات تخصصی به روز، گسترش مفهوم مسئولیت اجتماعی در انطباق با اهداف توسعه‌ پایدار و ارتباطات در میان جامعه متخصصان فراهم می‌کند. در همین راستا لیز کینگو، نماینده نهاد بین‌المللی گلوبال کامپکت(Global Compact) سازمان ملل متحد که ارائه سخنرانی‌اش در این رویداد از طریق ویدئو کنفرانس بود، درباره اهمیت عضویت و گزارش‌دهی در این نهاد گفت: «نهاد بین‌المللیGlobal Compact بزرگ‌ترین نهاد توسعه پایدار جهان با 70 شبکه محلی و قریب به 10 شرکت در 160 کشور است که متعهد شده‌اند تا استراتژی‌های خود را منطبق با 10 اصل جهانی حقوق بشر، کار، محیط‌زیست و مبارزه با فساد قرار دهند.»
وی افزود: «نظر به مشارکت‌ در راستای توسعه پایدار کسب و کارهای ایرانی تا کنون از تمامی علاقه‌مندان و شرکت‌کنندگان این همایش که از حوزه‌های مختلفی چون بخش دانشگاهی، بنگاه‌های اقتصادی و سازمان‌های خیریه هستند دعوت می‌شود تا به نهاد بین‌المللی Global Compactبپیوندند تا با ایجاد پیوند نزدیک‌تر، شبكه‌اى ملى تشكيل دهند و اهدافى جهانى براى آن تعريف كنند.»

ارائه گزارشات دقیق و شفاف اولین گام مسئولیت اجتماعی سازمان‌هاست
محک از تمام کودکان مبتلا بـه سرطان زیر 16 سال سراسر ایران و خانواده‌های آنـان حمایت می‌کند. این در حالی است که هر روز به طور میانگین 6 کودک مبتلا به سرطان، تحت حمایت این مؤسسه خیریه قرار می‌گیرند. بر اساس تعهد محک، کمک‌های مردمی تنها صرف حمایت از کودکان مبتلا به سرطان می‌شود. از این رو هزینه همایش‌هایی که در این مؤسسه خیریه برگزار می‎‌شود از سوی حامیان مالی پرداخت می‌شود. از سوی دیگر محک در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی خود و تلاش برای تبادل دانش و تجربه از شرکت‌کنندگان برای حضور در این همایش‌ها هزینه‌ای دریافت نمی‌کند. گروه اقتصادی کرمان خودرو، کارگزاری کارآمد و شرکت تأمین سرمایه سپهر به عنوان حامیان مالی از برگزاری این برنامه حمایت کردند. دکتر حامد شادکام، مدیرعامل کرمان خودرو به نمایندگی حامیان مالی این همایش به معرفی اهداف سازمان خود در راستای توجه به مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها پرداخت. شادکام با طرح سؤالی درخصوص تحقق اهداف بلند یا کوتاه مدت و تلاش برای خلق ارزش افزوده برای ذیربطان و یا دنبال کردن سود و اهداف سهام‌داران در مسئولیت اجتماعی گفت: «این مفهوم در مسئولیت قانونی و در بازه ریسک و سودآوری نمی‌گنجد و باید قانون و چارچوب به آن افزوده شود. در مسئولیت اخلاقی نیز قانون روشن و مبسوط نیست. در مسئولیت بشردوستانه هم به محیط زیست و افراد توجه نمی‌کنیم.»
وی در ادامه در خصوص بازده مالی گفت: «این بازده بر ذینفعانی که فعالیت اقتصادی دارند، اثرگذار است. در نتیجه دغدغه شرکت‌ها همسو کردن منافع ذیربطان خود با منافع اجتماعی است. در نتیجه هر یک از سازمان‌های اقتصادی موظفند تا نسبت به این دو موضوع پاسخگو باشند و با  ارائه گزارشات دقیق و شفاف اولین گام مسئولیت اجتماعی خود را که موجب بازده بلند مدت، افزایش مشارکت با سازمان‌های مردم‌نهاد و افزایش رقابت‌پذیری در میان بنگا‌ه‌های اقتصادی می‌شود را بپیمایند.»

بررسی‌ مدل‌های برنامه‌ریزی با حضور متخصصان ملی و بین‌المللی
نخستین پانل تخصصی پنجمین همایش مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها با سخنرانی مهندس غلامرضا صفاکیش، نایب رئیس انجمن جهانی مدیریت پروژه (IPMA) با طرح موضوع مدیریت پروژه‌های مسئولیت اجتماعی و اهمیت آن آغاز شد. وی گفت: «در این پانل تخصصی به ماهیت برنامه‌ریزی در حوزه مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها و ارتباط آن با سازمان‌های خیریه می‌پردازیم.»

دکتر نسرین نورشاهی، رئیس مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی نیز با اعلام اینکه به نمایندگی از اتاق فکر وزرات علوم، تحقیقات و فناوری کشور به ارائه سخنرانی در خصوص برنامه‌ریزی دانشگاه‌ها در حوزه مسئولیت اجتماعی می‌پردازد، گفت: «در تاریخ بشر دیرینه‌شناسان به زودرس بودن فرزند انسان اشاره داشته‌اند که در هر مرحله از زندگی خود نیازمند کمک افراد بوده است. این مسأله که از ابتدا به عنوان یک نیاز اجتماعی همراه با ذات بشر بوده، مورد توجه است. با این حال این نیاز ذاتی گاهی به دست فراموشی سپرده می‌شود که در دو سه دهه گذشته نهادهای علمی تلاش کرده‌اند تا با طرح مبانی نظری موضوع مسئولیت اجتماعی را با این نگرش برجسته سازند که تمامی نهادهای ساخته بشر همچون بنگاه‌های اقصادی و کسب و کارها، سازمان‌های غیردولتی و نهادهای خیریه در ذاتشان احساس مسئولیت اجتماعی را دارند.»

وی افزود: «از منظر حوزه آکادمیک مسئولیت اجتماعی دانشگاه‌ها دربرگیرنده مؤلفه‌های چون حقوق بشر، توسعه پایدار، شناسایی تمایزات و ویژگی‌ها مانند شناسایی جنسیت و اقلیت‌ها، اخلاقیات، مدیریت سازمانی و شاخص بشردوستانه است. بر این اساس دانشگاه‌ها تلاش می‌کنند تا با برنامه‌ریزی استراتژی مسئولیت اجتماعی خود بر اساس مدل نظری در چهار گام؛ ارزش‌ها، مدیریت، اقدامات و سنجش اثرگذاری به ایجاد برنامه‌ای راهبردی و راهبری مدیران در اقدامی همسو با سازمان‌های خیریه به نتایج مؤثری در رفع مسائل اجتماعی بپردازند.»

همچنین ایوان شوپر، استاد دانشگاه علوم کاربردی برلین(HTW) در خصوصProjectification در جوامع گفت: «مدیریت پروژه شیوه رایج جهان امروز در اجرای هر نوع اقدامی است چرا که پروژه‌ها در متن زندگی ما قرار دارند؛ از برگزاری یک مراسم ازدواج گرفته تا برنامه‌ریزی برای تعطیلات، همه در قالب یک پروژه هستند.»
وی ادامه داد: «سازمان‌های دنیا امروزه به دانش مدیریت پروژه نیازمندند. در تعریف پروفسور میدلر از نظریه‌پردازان این حوزه می‌توان به این موضوع اشاره کرد که مدیریت پروژه تلفیقی از واژگان سازمانی شدن و پروژه است که تمامی ابعاد زندگی را در بر می‌گیرد. بنابراین دانش مدیریت پروژه می‌تواند حلقه ارتباطی میان اهداف سازمان‌های مردم‌نهاد و مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها باشد.»

صبا کامکار، مدیر واحد نوآوری و توسعه محک در پنل اول به تشریح مدل مؤسسه خیریه محک در انجام پروژه مسئولیت اجتماعی و معرفی مرکز پذیره‌نویسی سلول‌های بنیادی خون‌ساز محک، به عنوان اولین پروژه عملی مسئولیت اجتماعی در محک پرداخت. وی گفت: «مسئولیت اجتماعی یک بحث استراتژیک و در سطح برنامه‌ریزی ارکان یک سازمان است که باید به یک باور سازمانی تبدیل شود و با شاخص‌های عملکردی و اهداف بلند مدت سازمان پیوند بخورد. مسئولیت اجتماعی در اهداف سودآور، زودبازده و کمپین‌های تبلیغاتی روابط عمومی خلاصه نمی‌شود.»
وی ابراز کرد که نگاه محک به مسئولیت اجتماعی از 12 سال گذشته به طور بلند مدت بوده و در این 12 سال محک توانسته با تعریف استراتژی خود در این حوزه، عملیاتی‌سازی و سنجش اثربخشی آثار و نتایج اقدامات خود را برنامه‌ریزی و مدیریت نماید.
کامکار افزود: «امروز در محک موضوع مسئولیت اجتماعی از باورهای اصلی ارکان و ارزش‌های سازمان فراتر رفته و به شاخص‌های کلان سازمان پیوند خورده است. محک تلاش می‌کند از سطح استراتژیک تا عملیات به مؤلفه‌های مسئولیت اجتماعی در سه حوزه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی توجه کند و نتایج و آثار آن را پایش کرده و گزارشات عملکرد خود را براساس استاندارد GRIارائه کند.»

پانلی برای بررسی‌ مدل‌های اجرا
دکتر علیرضا شیخ، عضو هیأت علمی و معاون دانشکده مدیریت، علم و فناوری دانشگاه صنعتی امیرکبیر با بر شمردن شیوه‌‌های فعالیت در دانشگاه‌ها گفت: «مراکز دانشگاهی در نسل‌های گوناگونی فعالیت می‌کنند. دانشگاه‌های نسل اول آموزش‌محور و نسل دوم پژوهش‌محورند. نسل سوم نیز مراکز علمی کارآفرین به شمار می‌آیند و دانشگاه‌های نسل چهارم که اجتماع‌محور هستند، برای رفع مسائل کلان اجتماعی فعالیت می‌کنند. بر این اساس دانشگاه امیر کبیر جزو نسل سوم به شمار می‌رود که فعالیت کارآفرینی را انجام می‌دهد. در این دانشگاه برج فناوری با 10 طبقه راه‌اندازی شده است که در حال حاضر 7 طبقه آن در مرحله بهره‌برداری است و شرکت‌های نوآور می‌توانند با استفاده از این فضا، به کسب و کارهای جا افتاده تبدیل شوند.»
وی با بیان آنکه در این ساختمان برخی بنگاه‌های اقتصادی فعالیت می‌کنند به بیان تفاوت‌های میان آنها در زمینه عمل به مسئولیت اجتماعی پرداخت.

فرید بیدگلی، مدیر منطقه‌ای شرکت رش(Roche) نیز با معرفی تاریخچه‌ فعالیت‌های این شرکت دارویی گفت: «شرکت رش از دل یک خانواده به وجود آمده است و موضوع مسئولیت اجتماعی در آن بسیار اهمیت دارد. برای این کسب و کار که در حوزه سلامت فعالیت دارد تحقق اهداف جهانی در حوزه توسعه پایدار با استفاده از ظرفیت‌‌های محلی مورد توجه است. در طول بیش از 100 سال فعالیت رُش این شرکت در حوزه‌هایی بشردوستانه چون فرهنگ و هنر، اجتماعی و پژوهشی اقدام به اجرای پروژه‌های مسئولیت اجتماعی کرده است.»
وی افزود: «متوسط عمر سازمان‌ها بر اساس داده‌های جهانی 18 سال است و رمز موفقیت رش در طی یک سده فعالیت توجه به تغییرات و تطابق شیوه‌های کاری‌اش متناسب با شرایط و نوآوری بوده است. علاوه بر این حضور بیش از بیش از 90 هزار نیروی انسانی متخصص و دارای روحیه مشتاق در این شرکت ظرفیتی را برای بهره‌مندی از ایده‌های اجرایی در پروژه‌های مسئولیت اجتماعی فراهم می‌کند.»
بیدگلی ادامه داد: «ایجاد یک نهاد خیریه‌ با نام انجمن کارکنان رش (Re&Act foundation) توسط این شرکت نیز اقدامی دیگر در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی‌اش است که از سال 2006 فعالیت خود را آغاز کرده است و تا کنون توانسته با تبدیل 18 میلیون یورو به ارائه خدمات، نسبت به رفع مسائل جامعه گام بردارد.»

ویل پارکس، نماینده سازمان جهانی یونیسف به بررسی اهمیت موضوع مسئولیت اجتماعی در ارتقا کیفیت زندگی کودکان به ارائه سخنرانی پرداخت. وی ضمن معرفی فلسفه وجودی این سازمان، با اشاره به میزان تأثیرگذاری کسب و کارها در زندگی کودکان گفت: «کودکان نسل آینده هستند و هر نهاد اقتصادی و هر یک از کسب و کارها، نقش تأثیرگذاری در زندگی کودکان دارد. از این رو یکی از فعالیت‌های یونیسف کمک به بنگاه‌های اقتصادی جهت تأثیرگذاری بهتر در زندگی کودکان با حفظ حقوق و حمایت از آنها است.»
وی افزود: «یکی از اقداماتی که به این منظور انجام شده است، تدوین چارچوب حقوق کودکان با همکاری انجمن خیریه نجات کودکان (Save the Children) و نهاد بین‌المللی Global Compactاست که با هدف دستیابی به مدیریت ریسک بهتر، اعتباربخشی و کمک به تأمین منابع اجتماعی، راهبری و حفظ بستر فعالیت حرفه‌ای، توسعه نسل خلاق آینده و مشارکت در اقدامات توسعه پایدار نگاشته شده است. همچنین دفتر این نهاد در ایران با تمرکز بر نوآوری و دستیابی به راهکارها، ساخت شهرهای ایمن برای کودکان و ایجاد کسب و کارهایی که با حفظ حقوق کودکان به نفع اینده آنها فعالیت می‌کنند، اقداماتی را با مشارکت حامیانی چون  بنگاه‌های اقتصادی انجام داده است.»

شریف نظام مافی، رئیس اتاق ایران- سوئیس نیز در پایان با اشاره به تشکیل این پانل تخصصی با حضور نمایندگان قابل توجه از بنگاه اقتصادی، صندوق حمایت از کودکان Unicefو یکی از دانشگاه‌های معتبر و کارآفرین گفت: «ترکیب حضور افراد متخصص در این پانل که به موضوع مدل‌های برنامه‌ریزی اشاره دارد از آن جهت مورد اهمیت است که هر یک از افراد در حوزه تخصصی خود به مقوله مسئولیت اجتماعی پرداخته و  نقطه نظرات و تجربیات خود را نسبت به این موضوع مطرح می‌کنند.»

عمل به مسئولیت اجتماعی محک با حفظ شفافیت در عملکرد و انتقال دانش و تجربه به ذیربطان
سعیده قدس، بنیانگذار محک در پایان این همایش گفت: «قدردانی از اصول ارزشمند محک است و از این رو صمیمانه از تمامی شرکت‌کنندگان و افراد علاقه‌مندی که با حضور خود در آخرین روزهای سال برای عمل به مسئولیت اجتماعی خود و دغدغه کمک به همنوع در این همایش شرکت کرده‌اند، سپاسگزاریم. نوعدوستی در ذات مردمان ایران است و در طول تاریخ نیز در هر شرایط سختی همیار یکدیگر بوده‌ایم. عمل به مسئولیت اجتماعی نیز ادامه این مسیر و در جهت وفاداری نسبت به ذیربطان، حفظ شفافیت در عملکرد محک و انتقال دانش و تجربه‌مان است. به امید آنکه در آینده بتوانیم با به کارگیری دانش مدیریت پروژه در تمامی ابعاد فعالیت‌های سازمانی شاهد موفقیت‌های بیشتری در رفع مسائل اجتماعی کشور باشیم.»

برگزاری پانلی تخصصی توسط محک در چهاردهمین کنفرانس بین‌المللی مدیریت پروژه
لازم به ذکر است که یکی از مجموعه اقدامات محک در راستای روز جهانی سرطان برپایی پانل تخصصی «تأثیر به کارگیری دانش مدیریت در پروژه‌های بشردوستانه سازمان‌های مردم‌نهاد» را در چهاردهمین «کنفرانس بین‌المللی مدیریت پروژه» در 5 اسفند بود. در این پانل نایب رئیس و معاون محصولات و خدمات انجمن جهانی مدیریت پروژه(IPMA) و مدیرعامل محک حضور داشتند. چنین اقدامی برای نخستین بار در این کنفرانس و توسط یک سازمان مردم‌نهاد صورت گرفت.

همچنین مدیر واحد استراتژی و سیستم‌های محک، مرجان رضوانی نیز به صورت همزمان در بخش «تجارب مدیریت پروژه» به معرفی فرصت‌های موجود برای اجرای پروژه در یک سازمان غیرپروژه محور با تمرکز بر پروژه راه‌اندازی مرکز پذیره‌نویسی و ایجاد بانک اطلاعاتی اهداکنندگان سلول‌های بنیادی خون‌ساز پرداخت.

لازم به ذکر است محک در نظر دارد با همراهی انجمن بین‌المللی مدیریت پروژه(IPMA)، از این دانش و تکنیک‌های مرتبط با آن در قالب تعاریف استاندارد مدیریت پروژه جهت تعریف برنامه‌های سمن‌های فعال در حوزه سرطان استفاده کند. همچنین قصد دارد این نوع نگاه تخصصی به مدیریت پروژه را در انجمن کنترل جهانی سرطانUICC تسری دهد. این سازمان باور دارد که به واسطه این دانش سازمان‌های مردم‌نهاد حوزه سرطان می‌توانند به پیشبرد پروژه‌هایشان، استفاده بهینه از منابع و امکان گزارش دهی استاندارد دست یابند. محک قصد دارد این باور را در سطح جهانی و انجمنUICC و سازمان‌های بین‌المللی همکار در حوزه سرطان نیز مطرح کند  تا از این دانش در راستای اهداف خود استفاده کنند.

به امید آنکه سازمان‌ها با بهره‌گیری از ابزارهای مدیریت پروژه قادر باشند به دو اصل شفافیت و پاسخگویی عمل کنند تا منابع‌شان را به بهترین و اثربخش‌ترین شکل مصرف کنند و بتوانند همواره نسبت به ذیربطانشان پاسخگو باشند. محک نیز می‌کوشد همگام با اقداماتی که در راستای تحقق هدف اصلی‌اش در حمایت از کودکان مبتلا به سرطان انجام می‌دهد به انتقال دانش و تجربیات با دیگر سازمان‌های همکار و فعال در حوزه سلامت و خیریه بپردازد تا همه با هم در مسیر تعالی گام برداریم.

توسعه فرهنگی برای استفاده بهینه از سرمایه‌های جامعه مدنی
مؤسسه خیریه محک تلاش می‌کند تا با ایجاد بسترهای مناسب همکاری میان سازمان‌های مردم‌نهاد، بنگاه‌های اقتصادی و دولت را در راستای عملیاتی شدن پروژه‌‌های مسئولیت اجتماعی و در نتیجه رفع مسائل جامعه ایجاد کند. این مؤسسه خیریه قصد دارد با همراهی مراکز آموزشی و پژوهشی به توسعه فرهنگ استفاده بهینه از سرمایه‌های جامعه مدنی همچون کمک‌هایی که حاصل مشارکت‌های مردمی‌ است، بپردازد تا روزهای سخت درمان کودکان مبتلا به سرطان با امید و اثربخشی بیشتری پشت سر گذاشته شود.

برندگان جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران

اسامی برندگان جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران بدین شرح است:

 

ساخت مهر‌ه‌های لاجوردی در شهر سوخته؛‌ تفسیر صنایع دستی در جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی شهریِ هزاره‌ی سوم پیش از میلاد
الساندرا لازاری؛ مسیمو ویداله
رم: موسسۀ ایتالیاییِ خاور میانه و خاور دور

این کتاب پنجاه سال پس از نخستین حفاری‌ها در شهر سوخته در سیستان [زابل] ایران (2500 ق.م.)، نتایج حاصل از کاوش‌های کارگاه‌های سنگ لاجورد را در این سرزمین منتشر می‌کند. بازسازیِ دقیق ترتیب تولیدِ مهره‌های سنگ لاجورد که در این شهر بزرگِ عصر مفرغ با استفاده از روش‌های علمیِ به روز شده انجام می‌شده است، یادآور تولیدِ سرمته های برآمده از سنگ‌های چخماق است که در یک تراز زمانی موازی، برای سوراخ کردنِ مهره ها مورد استفاده قرار می‌گرفته است. این نتایج همچنین بسیاری از پیشفرض‌های پذیرفته‌شده را درباره‌ی نظام کار دوران باستانی در شهرهای عصر مفرغ مورد تردید قرار میدهد. تتبعات این اثر حاکی از این نتایج است:
*صنعتگران، استادکارانی تک محصول نبودند، بلکه کارشناسانی چندپیشه بودند که همزمان بر مصالح متنوعی نظیر سنگ لاجورد، فیروزه، سنگ چخماق، مرمرسفید و مس کار می کردند.
*آنها آزادانه در میان ویرانه های شهر بیتوته می کردند، غذای خود را از سواحل دریاچه‌های همجوار گرد می‌آوردند، و از زندگی در قصرها و جیره خواریِ برگزیدگان پرهیز می کردند.
*آنها احتمالا چادرنشینانی مستقل بودند که در مسیر چراگشت در امتداد دره هلمند حرکت می‌کردند، و از معیشت دائمی در بافت شهرنشینیِ اولیه برخوردار نبودند.
*آنها فناوریِ ساینده های حاوی کوراندم (سنگ سنباده) را کشف کرده بودند.
*و آنها برای نخبگانی که بر شهر حاکمیت داشتند، کار می کردند و نه برای تجار و حاکمان بین النهرین دوردست.

الساندرا لازاری، باستان‌شناسِ خاور نزدیک باستان، در سال 1954 در روم متولد شد. وی از سال 1985 پژوهشگر مؤسسۀ فن آوری‌هایِ کاربردی در بخش میراث فرهنگی شورای پژوهشی ملی ایتالیا و نیز کتابدار آن مؤسسه بوده است. وی در حوزه های تحقیقاتی متعددی در ایتالیا، سوریه، ترکیه، مجارستان، ترکمنستان، اردن، عمان و ایران فعالیت داشته است. او مسئولیت رایانه ای کردنِ داده های باستان شناختی را برعهده دارد. لازاری توجه ویژه ای به ویرایش آرشیوهای حفاریِ شهر سوخته در سیستان [زابل] ایران داشته است. او همچنین فلزشناسیِ مس در عربستان را در هزاره ی سوم و دوم پیش از میلاد مورد مطالعه قرار داده است و سرپرست کتابشناسیِ رایانه ایِ فلزشناسیِ باستانی است.

مسیمو ویداله استاد باستان‌شناسی خاور نزدیک و باستان‌شناسیِ صنایع دستی در دانشگاه پادووا در ایتالیاست. در سال های اولیۀ فعالیت های علمی خود در شهر سوختۀ زابل به حفاری پرداخت (1977-1976). وی پس از آن همچنان با اشتیاق وافری به ایران باستان و میراث آن عشق می ورزد. در سال های پیش، با چندین باستان‌شناس ایرانی همکاری داشته و در درۀ هلیل رود (منطقۀ جیرفت) و بار دیگر در زابل ایران به فعالیـت‌های باستان‌شناختی اشتغال داشته است. رشتۀ اصلیِ تحقیقات وی ساختارِ باستانیِ صنایع دستی خاص و ارتباط چنین فعالیت هایی با تشکیلات سیاسیِ دولت شهرهای اولیه است.


هنرهای هندسه تزئینی: رساله‌ای اجمالی به فارسی درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی تداخل اشکال متشابه یا متوافق
«ﻓﻲ ﺗﺪاﺧﻞ اﻷﺷﮑﺎل اﻟﻤﺘﺸﺎﺑﻬﺔ أو اﻟﻤﺘﻮاﻓﻘﺔ»
گلرو نجیب‌اوغلو
لیدن؛ بریل: انتشارات بریل

این اثر با ویرایش گلرو نجیب‌‌اوغلو و با مقدمه و مقاله آغازین وی، با عنوان «هنرهای هندسه تزئینی: رساله‌ای اجمالی به فارسی درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی تداخل اشکال متشابه یا متوافق» (مجلدی در بزرگداشت آلپای ازدورال، مطالعات و منابع هنر و معماری اسلامی: الحاقاتی بر مُقَرنَس ، جلد 13، بریل، 2017) بر سند منحصر به فردی به فارسی تمرکز دارد که متعلق به دوران میانه است. این تنها منبع اصلی اسلامیِ شناخته شده (به تاریخ 1300 میلادی باز می‌گردد)، که طرح های هندسیِ الگوهای تزئینی را نشان می دهد، با متن های راهنمایِ گام به گام فارسی همراه است و نحوۀ طراحیِ آن شکل های پیچیده را توضیح می دهد.
این کتاب به شایستگی با گرایش کنونی به الگویابیِ هندسی اسلامی به عنوان منبعی الهام‌بخش برای موزاییک‌کاری و شکل‌های اشتقاقیِ پارامتریک در معماری و هنرهای معاصر انطباق دارد. با توجه به ارتباط چند وجهی این منبع با مورخان هنر و علوم، و نیز ریاضیدانان، فیزیکدانان، هنرمندان و معماران، هدف این کتاب ایجادِ امکان دسترسی بهتر به چنین منبع مهم و برگزیده ای در مورد هندسۀ کاربردی است.
این مجلد شامل رونوشتی از نسخۀ خطیِ فارسی همراه با آوانویسی و ترجمه آن به انگلیسی (توسط ویلر م. تکستون) و نیز حاوی طرح های تحلیلیِ مرحوم آلپای ازدورال (متوفی 2003) است.

گلرو نجیب‌اوغلو پس از دریافت دکترای خود در سال 1986 در بخش تاریخِ هنر و معماری دانشگاه هاروارد به تدریس پرداخت. او از سال 1993 استاد هنر اسلامی در چارچوب برنامه های ویژه و مدیر آن پروژه‌ها در دانشگاه هاروارد بوده است. وی ویراستار نشریۀ مقرنس؛ سالنامۀ فرهنگ‌های بصریِ جهان اسلام است؛ آثار او عبارتند از: معماری، آیین و قدرت (1991)؛ طومار توپ قاپی- هندسه و آذین در معماری اسلامی (1995)؛ عصر معمار سنان: فرهنگ معماری در امپراتوری عثمانی (2005)؛ تاریخچه آذین: از جهانی تا محلی (2016)؛ مجموعه ی هنر و معماری اسلامی (2017).


تصوّف: تاریخ جدید عرفان اسلامی
الکساندر کنیش
پرینستون و آکسفورد: انتشارات دانشگاه پرینستون

نویسنده نحوۀ نگرش به تصوف را از آغاز ظهور آن در سدۀ نهم میلادی و طیّ دوران پیشامدرن و مدرن از نگاه مریدان و دیگران در خارج از عالم عرفان مورد بررسی قرار می دهد. او جنبه‌های کلیدیِ تصوف، از تعاریف و گفتمان‌ها (آموزه‌ها) گرفته تا رهبری، فرقه ها و سیره‌ها را بررسی می‌کند. وی توجه ویژه‌ای به رویکردهای صوفیه به قرآن دارد و نمونه‌های مشابهی را نیز در بهره گیری ایشان از متون مقدس در یهودیت و مسیحیت مطرح می کند. او نشان می دهد که چگونه تصوف به‌منزله‌ی مکتب از مجموعه‌ای از آموزه‌های اخلاقی ساده به سنّتی با محوریتِ جهانی بدل شده، در حالی‌که پیشوایان صوفی (شیخ و پیر) بازیگران قدرتمند زندگی عمومی مسلمان شدند. الکساندر کنیش نشان می‌دهد که چگونه اقتدار و مرجعیت ایشان از سوی کسانی که از برابریِ مسلمانان در مقابل خداوند بدون توجه به دستاوردهایِ معنوی و فکریشان دفاع می کردند، به تحدّی کشانده شد. کنیش با بهره گیری از نمونه‌های عینی از یمن و قفقاز شمالی، ریشه‌های درگیریِ جاری بین صوفیه و منتقدان بنیادگرایِ آنان، – مسلمان سلفی – را به عنوان واقعیت ملموس در زندگی امروزی مسلمان بررسی می‌کند. تصوف برپایۀ مجموعه ای غنی از منابع اولیه و ثانویه، ترسیمی جامع و مجاب کننده از منظری با اهمیّت در سنت اسلامی به دست می‌دهد.

الکساندر کنیش استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه میشیگان و پژوهشگر اصلیِ طرح تحقیقاتیِ اسلام سیاسی/اسلام‌گرایی در دانشگاه ایالتی سن پترزبورگ روسیه است. گرایش های آکادمیک وی شامل تصوف، مطالعات قرآنی، تاریخ اندیشه ی کلامی، فلسفی و فقهی اسلام، و جنبش‌های مدرن اسلامی/اسلام‌گرا همراه با نگرش تطبیقی است. او صاحب آثار علمی متعددی در این زمینه ها از جمله 10 کتاب است. الکساندر کنیش به عنوان ویراستار بخش «عرفان» در هیئت تحریریۀ دانشنامه‌ی اسلام، چاپ سوم و همچنین سردبیر دانشنامه‌ی عرفان اسلامی و مجموعه کتب عرفان اسلامی وابسته به آن (ایی. جی.  بریل، لیدن و بوستون)، فعالیت دارد.


سحر حلال: زندگی و رسائل صاحب بن عَبّاد (م. 385/995)
موریس اَ. پومرنتس
لیدن؛ بریل: انتشارات بریل

موریس اَ. پومرنتس در این کتاب، زندگینامه و آثار ادبیِ سیاستمدار و اندیشمند برجستۀ مسلمان سدۀ دهم، صاحب بن عبّاد را مورد تحقیق و بررسی قرار می دهد. دورۀ وزارت وی از سوی امیران آل بویه که دامنه‌ای بالغ بر تقریباً دو دهه در برمی‌گیرد، مقطعی مهم برای شکوفاییِ ادبیّات عرب، کلام معتزلی و مکتب تشیع در غرب ایران محسوب می شد. پومرنتس با استفاده از مجموعۀ عظیم رسائل ابن عبّاد، نقشی را که سخنوری و فصاحت در شیوۀ حکومت داری ، حفظ پیوندهای اجتماعیِ نخبگان، و اقناع عامه داشته، مورد پژوهش قرار می دهد. کتاب پومرنتس با بررسیِ وجوه زیباشناختی و عملیِ رسائلِ وزیر، اولین تحقیق جامع از این مجموعه مکاتبات وزین در چهار سدۀ نخست حکومت مسلمانان است. بازخوانیِ نامه های تصحیح شده‌ی وزیر که آکنده از تمجید، تملق و تهدید بود، به عنوان نمونه ای از «سبک نظری رایج»، نشان می دهد که نامه ها، سلسله مراتب و امتیازات ویژه را تأیید و تقویت می کرد و برخوردی خوشایند با آنها داشت. بررسیِ این رسائل حاکی از دیدگاه پیچیده ای است مبنی بر آنکه چگونه ارتباط وزیر با برگزیدگانِ محلی با الزامات و تعهدات دولتی درهم تنیده می شدند و با درآمیختن عواطف، پیوندهایی را شکل می داد که چه بسا دولت و مردم را کنار هم حفظ می کرد.

موریس اَ. پومرنتس دانشیار ادبیات در دانشگاه نیویورک ابوظبی است. وی در تحقیقات خویش به بررسی میراث غنیِ نثر عربی در دوره های پیشامدرن می پردازد. پومرنتس دوره‌ی دکتری خود را درسال 2010 میلادی در گروه تمدن ها و زبان های خاورنزدیک در دانشگاه شیکاگو به پایان رساند. او علاوه بر کتاب سحر حلال، به تصحیح و ویراستاریِ کتاب های میراث معارف عربی-اسلامی و در حضور قدرت پرداخته است. وی همچنین عضو هیئت تحریریه نشریه ی ادبیات عربی و کتابخانه ی مجموعه ترجمه های ادبیات عرب است که توسط دانشگاه نیویورک منتشر می شود.


هنر ایرانی: گردآوری هنرهای ايران در سده‌ی نوزدهم برای موزه‌ی ويکتوريا و آلبرت
مایا کری
لندن: انتشارات موزه‌ی ويکتوريا و آلبرت

این کتاب به ماجرای گنجینه های فراوان و مشهورِ هنر ایرانی در موزه ویکتوریا و آلبرت می‌پردازد. دایره‌ی تنوع این گنجینه‌ها، از یافته‌های باستان‌شناختی تا بازیابی هایِ معماری و از اثاثیه ی خانگی و ظروف نوشیدنی تا آرشیوهایی از طرح ها را در برمی‌گیرد. گنجینه های ایرانی با برخورداری از گسترۀ دوازده سده تاریخ فرهنگیِ پیچیده ی ایران‌زمین در بسیاری از نمود های هنری تجلی یافته که عبارتند از: سرامیک، فرش، منسوجات، فلزکاری، شیشه گری، کارهای سنگی و چوبی، و نیز نقاشی ها و طراحی ها. بیشتر این آثار در اواخر سدۀ نوزدهم، تنها در چند دهه، تقریباً بین سالهای 1873 و 1893، طی دورۀ خاصی از مناسبات سیاسی و اقتصادی میان بریتانیایِ عصر ویکتوریا و دورۀ قاجار در ایران خریداری شدند. این کتاب به تحقیق درباره‌ی آن گستره‌ی زمانی از طریق چهار موضوع-پژوهشیِ ویژه می‌پردازد و نشان می دهد که چگونه معماران، سیاستمداران، سوداگران هنر، گنجینه داران، هنرمندان و طراحان تجاری به سنت های بصری ایران، کهن و مدرن، توجه داشتند. نتایج این مبادلات نیز تابعی از شرایط اقتصادیِ حاکم و روابط سیاسی میان ایران و بریتانیا بود که از جمله مختصات این برهۀ کوتاه از تاریخ مدرن به شمار می‌آید. روی‌هم‌رفته، این تلاش های مختلف بطور مؤثری در پدیدآوردن گنجینه های ایران در موزه ویکتوریا و آلبرت دخیل بود و بدین سان تاریخ شگفت انگیز میراث بصریِ ایران را به نمایش گذاشت.

مایا کری، سرپرست مجموعه های اسلامی در کتابخانه چستر بیتتی در دوبلین ایرلند، در سال 2001 دکتری خود را در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی در لندن دریافت کرد. رسالۀ دکتری وی در مورد کتاب نقشۀ نجومی ستارگان اثر منجم ایرانی عبدالرحمان صوفی (متوفی 986) بود. آثار انتشاریافتۀ وی زمینه های مختلف فرهنگ بصریِ ایران را دربر می گیرد، به ویژه هنر فرش، فلزکاری و هنرهای نوشتاری. کری همچنین در مورد تاریخ سیاسیِ گردآوری آثار هنری در خاور میانه در سدۀ نوزدهم تحقیق می کند. وی طی سال های 2009 تا 2018 مسئول بنیاد میراث ایران برای حفظ گنجینه های ایرانی در موزه ویکتوریا و آلبرت در لندن بود.


 مکانی در میانه‌ی دو مکان: مفهوم قرآنی عالم برزخ
جورج آرتشر
پیسکتاوای، نیوجرسی: انتشارات گرگیاس

برای معتقدان به معاد جسمانی، مسئله‌ای در رابطه با رخدادهای بعد از مرگ و قبل از قیامت مطرح می‌شود؛ یعنی جایگاه میانۀ مرگ و قیامت.  غالب مسلمانان، این جایگاه میانه را برزخ می دانند. هنگامۀ برزخ، زمانی سرشار از ایهام و دهشتناک در قبر است که با دیدار ملائک، پاداش و عذاب مشخص شده است. منابع کتابِ اعتقاد به برزخ به عنوان جایگاه و حائل میان دو مکان، برآمده از مطالعه ساختار شفاهیِ قرآن و بررسی تاریخ نخستین اسلام است. جورج آرتشر در این کتاب، تاریخ اولیۀ برزخ را بازسازی می کند و با تحلیل شانزده سورۀ قرآن در جستجوی فرامین شفاهی، اشارات متنی، و همانندی‌های همگرا، برزخ اولیه در مقابل کیش‌های مقدسِ عهد کهن، به ویژه آیین مسیح است. آنگاه نگرش قرآنیِ برزخ از طریق شروح احوالِ نبوی، معماری اسلامی، و ادبیات روایی دنبال می شود تا نحوۀ گسترش مفهوم برزخ را مطابق مدعیّات آخرت شناسیِ مختص قرون میانۀ اسلامی تبیین کند.

جورج آرتشر، استادیار دانشگاه ایالتی آیووا، در سال 2015 دکتری خود را از دانشگاه جورج تاون دریافت کرد. وی سپس به عنوان استادیار در بخش فلسفه و مطالعات مذهبی در دانشگاه ایالت آیووا منصوب شد. او در زمینۀ تاریخ کهن اسلام، مطالعات قرآنی، و ادبیات شفاهی قرآن تخصص دارد و منتخب آثار وی عبارتند از: در روز هفتم او بیاسود: یوم سبت و سریر خداوند در قرآن، پس‌کرانه های قرآن: کناره های جاودانه و زما‌‌ن‌مند در تفکر اولیۀ حنبلی در قیاس با الهیات کاتولیک.


آموزه‌های شیعی، کلام معتزلی: شریف مرتضی و ساماندهیِ گفتمان امامیه
حسین علی عبدالساتر
انتشارات دانشگاه ادینبرو

این کتاب به بررسیِ گشتِ نقادانه‌ای می پردازد که در سده های چهارم و پنجم منجر به شکل گیریِ تشیع امامی شد، مخصوصاً آنگونه که در آثار شریف مرتضی (علم الهدی) (متوفی 436) اهل بغداد دیده می شود. در این اثر، زمینۀ اندیشورانۀ کلامیِ مرتضی نیز در برابر دورنمای تغییرات اجتماعی و سیاسی که به نفع شیعۀ امامی تمام شد، ارائه می شود، درحالیکه مقام مرتضی به عنوان یک شخصیت سیاسی بلندپایه، برای به ثمر نشاندن این تحولات، جایگاهی رفیع به وی می بخشد.
کتاب آموزۀ شیعی، کلام معتزلی، با آمیختن رویکردهایِ فکری-تاریخی و زبان شناسی تاریخی، دقیقاً حاصل اندیشه های مرتضی را هم با دقت و هم با وضوح تمام بررسی می کند. همچنین آثار عبد الجبار(متوفی 415) و محققان دیگر را مورد بررسی قرار می دهد تا میزان دِین مرتضی به معتزله را بسنجد. به منظور ارزیابیِ اصالت و نفوذ کلام شیعیِ مرتضی که پیروانش تا زمان علامه حلی (متوفی 726) میدان اصلی تفکر شیعه را در اختیار داشتند، یادداشت های استاد وی، شیخ مفید (متوفی 413) و شاگرد او شیخ طوسی (متوفی460) نیز با آثار وی مقایسه می‌شود. با توجه به رابطۀ میان علمای امامی و مقامات سیاسی، سرانجام نظریات مرتضی برای اقامۀ دلیل در زمینۀ همکاری با صفویان در ایران مورد استناد محقّق کَرَکی (متوفی940) قرار گرفت.

علی حسین عبدالساتر (دکتری مطالعات دینی، ییل، 2013) در حوزه‌هایی همچون گفتمان های کلامی مسلمانان و شکل‌گیریِ هویت های فرقه ای و خودآگاهی در اسلام به پژوهش می‌پردازد. تعامل میان این گفتمان ها و خودآگاهی ها زمینه ای را فراهم می کند تا وی در مقابل آن، پدیده های متنوعی را تحلیل کند؛ از مکاتب کلاسیک گرفته تا اصلاح گراییِ اسلامی مدرن. عبدالساتر بطور ویژه به این پژوهش روی می آورد که چگونه مضامینی از این دست علاوه بر عرصه‌ی کلام و تفاسیر قرآنی، در رشته هایی مانند تاریخ نگاری و ادبیات وارد شدند. وی مقالاتی در زمینۀ مکتب معتزلی، تشیع، تفاسیر قرآنی، آزادی آگاهی در کلام سنتی اسلام، ماهیت انسان در کلام اسلامی و وجود اصیلِ انسان در قرآن منتشر کرده است.


عرفای اندلس: ابن برَّجان و تفکر اسلامی در سده‌ی دوازدهم میلادی
یوسف کیزویت
انتشارات دانشگاه کمبریج

سده ی دوازدهم میلادی نقطه عطفی برای عرفان در غرب جهان اسلام بود. در اندلس، پیشگامان این سنت عرفانی، «متعبرون» و یا «مفسران»، منابع متون مقدس مسلمانان را با آموزه‌های کیهان‌شناختی نوافلاطونی درآمیختند. ابن برّجان اهل اشبیلیه (متوفی 536 / 1141) بیشترین سهم را در شکل دهی به این رویکرد فکری جدید داشت و کتاب یوسف کیزویت نیز بر همین موضوع تمرکز دارد. شروح گسترده ی ابن برّجان بر اسماء الهی و قرآن، بر اهمیت آیات الهی در طبیعت، بر کتاب مقدس عربی به عنوان وسیله ای برای تفسیر قرآن و گذر عرفانی از شهود به عالم غیب تاکید می‌کند. ابن برّجان و معاصران او، ابن عریف و ابن قَسیّ، و همچنین در زمینه گسترده‌تر آثار اجتماعی-سیاسی و علمی در اندلس در این کتاب محل توجه بوده است. کتاب عرفای اندلس برای محققان جهان اسلام در قرون میانه و تاریخ عرفان و تصوف در غرب جان اسلام سودمند خواهد بود.

یوسف کیزویت صاحب کرسی مطالعات اسلامی در دانشگاه شیکاگو است. وی پیش از این عضو انجمن پژوهش های علوم انسانی در دانشگاه نیویورک ابوظبی بود و در همانجا نیز کتاب عرفای اندلس را تألیف کرد. او ویراستار کتاب تفسیر قرآن ابن برجان اهل اشبیلیه بود. وی مدارک کارشناسی ارشد و دکتری خود را در سال 2014 در رشته مطالعات اسلامی از دانشگاه ییل دریافت کرد. گرایش های تحقیقاتی وی شامل تاریخ اندیشه ورزی شمال آفریقا و اندلس، درک مسلمانان از کتاب مقدس، و شروح قرون وسطایی بر نود و نه اسم خداوند می شود. پژوهش فعلی وی تحقیقی بر یک شرح عرفانی است که توسط عفیف الدین التلمساني (متوفی 1291م.) تحریر شده است.


اغذیه در طب اسلامی: کتاب الأغذیة و الأشربة، اثر نجیب‌الدین سمرقندی
یولیانه مولر
لیدن؛ بریل: انتشارات بریل

کتاب غذاها و نوشیدنی ها اثر نجیب‌الدین سمرقندی (متوفی 618 ق)، دانشنامه جامعی در زمینۀ طب تغذیه که حاوی اطلاعات بیش از 500 مورد مادۀ غذایی، نوشیدنی و مواد معطر متفاوت است. با توجه به تعداد 53 نسخه خطی شناخته شده، احتمالا این اثر شایع ترین کتاب عربی پیشامدرن درباره‌ی علوم تغذیه است.
یولیانه مولر در کتاب غذاها در طب اسلامی، با ملاحظۀ تقریباً تمام نسخه‌های خطی شناخته‌شدۀ کتاب، همراه با یک ترجمه‌ی آلمانی از متن، نسخه ای نقادانه از این کتاب به دست می‌دهد. فصل‌های ناظر به تاریخ متنی و فرهنگیِ این اثر، دانشنامه‌ی غذاییِ سمرقندی را با متون عربی دیگر در زمینه‌ی علوم تغذیه مقایسه و تاریخ منابع الهام‌بخش به کتاب غذاها و نوشیدنی‌ها را معرفی می کند. این دانشنامه را می‌توان به عنوان آخرین رسالۀ اصلیِ عربی در مبحث تغذیه در شرق اسلامی تلقی کرد.

یولیانه مولر پژوهشگر پسادکتری در انستیتو مطالعات آسیایی و شرقیِ دانشگاه زوریخ (سوئیس) است. او عربی و اسپانیایی را در مونپلیه (فرانسه)، برلین (آلمان) و دمشق (سوریه) آموخته است. وی دانش آموختۀ دکتری مدرسه عالیِ فرهنگ ها و جوامع مسلمان برلین بود و دکترای خود را در رشتۀ مطالعات عربی در دانشگاه آزاد برلین در سال 2016 به اتمام رساند. علاوه بر کتاب غذاها در طب اسلامی، او رساله ای نیز درباره کیمیاگری عربی منتشر کرده است (2012). سمرقندی، محتویات دایرة المعارفِ خود را از متون مختلف پزشکی کهن تر عربی در زمینه علوم غذایی اخذ و گردآوری کرده است.

این جا یک سایت کتاب فروشی نیست.

هدف اول و غیر انتفاعی ما معرفی بهترین ها در میان انبوه آثار است.
در عین حال امکان خرید هم دارید.

×
تمام حقوق برای وب سايت آثار برتر محفوظ است. © 1387 - ۱۴۰۳
پياده سازی قالب توسط شرکت پرتونگار